عشق بی انتها پارت ۹۸
#کوک
بردمش تو اتاق خوابوندمش رو تخت منم رفتم پیشش من:نگاش کن چه مسط شدی مسط شدنتم خاص بوساگ:لطفا یه چیز بگو که خاص نباشه من:چیزی تویه تو وجود نداره که خاص نباشه بفهم چشماشو باز کرد سرشو برگردوند سمت من بوساگ:تو دیوونه ای من:به نظرت کی میتونه دیوونم کرده باشه بوساگ:من من:بگو ببینم رفتم روش من:زندگیه من کیه بوساگ:من من:نفس من کیه بوساگ:من(باحالته مسطی و انگوشتشو میبره بالا) من:فرشته من کیه بوساگ:من من:همش تویی بوساگ:همش کوک یه سوال من:جونم بپرسه فقط چرت و پرت نباشه و گرنه میخورمت بوساگ:باشه تو قبل من با دختر دیگه ای بودی عاشق کسه دیگه ای بودی خواستم یکم ازیتش کنم من:آره داشتم بوساگ:چجوری بود خوشگل بود من:آره خیلی خوشگل بود بوساگ:از منم بیشتر من:آره اونم یه عطر خواصی داشت آدمه خواصی بود بوساگ:اسمش چی بود من:میخوای بدونی اسمش چی بود بوساگ:معلومه که آره من:میگم رفتم کامل روش دستامو دو طرفش گذاشتم من:اسمش بوساگ:اسمش چی بود دستمو گذاشتم رو صورتش و لبامو محکم گذاشتم رو لباش و لباشو مک زدم و خوردم آروم آروم بعد جدا شدم من:اونی که عاشقش بودم اسمش بوساگ بود دختره ی دیوونه من به جز تو عاشق کسه دیگه ای نشدم میفهمی میگفتمو هی لباشو مک میزدم من:اونی که عاشقش بودم و هنوزم هستم تویی نه کسه دیگه بوساگ:یجورای سر به سرم گذاشتی من:خواستم ببینم عکس العملت چیه که دیدم داشتی از حسودی میترکیدی بوساگ:معلومه خوب تو باشی حسودی نمیکنی من:معلوم من اگه بفهمم میکشمش بوساگ:پسری غیرتی من:من فقط رو تو غیرتیم همین کسی بهت نزدیک شه روز گارشو سیاه میکنم میکشمش بوساگ:شمام انقد نکش میوفتی زندان بعد من تنها میشم من:من هیچ وقت تنهات نمیزارم هزار دفع😐😂 بوساگ:هزار دفع😂من:شده ۱۳۰۰ بار میگم تا بفهمی بوساگ:دیگه بگو خیلی خنگم😒اونقدرم خنگ نیستم من:بله شما عالی هستی بوساگ:الان مسخره کردی من:نه اصلا همینجوری حرف میزدیم بوساگم هنوز مسط بود و چرت و پرت میگفت زیاد بوساگ:کوک من حالم بده من:چی میخوای بری دسشویی بوساگ:آره نیاز داریم من:باشه پاشو سریع بردمش دم دسشویی تا بردمش بالا آورد بالا آورد بعد حالش خوب شد من:بوساگ خوبی بوساگ:آره خوبم اینجام بود سر گلوم بود من:خوب گفتم زیاد نخور عمه منم یه بطری شرابو بخوره اینجوری میشه بعد برای اینکه حالش بهتر شه بردمش زیر دوش همون با همون لباسا ولی لباس روشو در آوردم بوساگ:هعی چیکار میکنی من:میخوام یکم آب به سرو کلت بخوره بلکه از مسطی در بیای بده بردمش زیر دوش حموم لباسه روشو در آوردم انداختم اونور و بردمش زیر دوش و آبو باز کردم خودمم رفتم زیر دوش نشوندمش منم نشستم بوساگ:عاه یخ کردم من:به جاش حالت میاد سرجاش بوساگ:ولی سرما میخورم من:نمیخوری فقط سه دقیقه
بردمش تو اتاق خوابوندمش رو تخت منم رفتم پیشش من:نگاش کن چه مسط شدی مسط شدنتم خاص بوساگ:لطفا یه چیز بگو که خاص نباشه من:چیزی تویه تو وجود نداره که خاص نباشه بفهم چشماشو باز کرد سرشو برگردوند سمت من بوساگ:تو دیوونه ای من:به نظرت کی میتونه دیوونم کرده باشه بوساگ:من من:بگو ببینم رفتم روش من:زندگیه من کیه بوساگ:من من:نفس من کیه بوساگ:من(باحالته مسطی و انگوشتشو میبره بالا) من:فرشته من کیه بوساگ:من من:همش تویی بوساگ:همش کوک یه سوال من:جونم بپرسه فقط چرت و پرت نباشه و گرنه میخورمت بوساگ:باشه تو قبل من با دختر دیگه ای بودی عاشق کسه دیگه ای بودی خواستم یکم ازیتش کنم من:آره داشتم بوساگ:چجوری بود خوشگل بود من:آره خیلی خوشگل بود بوساگ:از منم بیشتر من:آره اونم یه عطر خواصی داشت آدمه خواصی بود بوساگ:اسمش چی بود من:میخوای بدونی اسمش چی بود بوساگ:معلومه که آره من:میگم رفتم کامل روش دستامو دو طرفش گذاشتم من:اسمش بوساگ:اسمش چی بود دستمو گذاشتم رو صورتش و لبامو محکم گذاشتم رو لباش و لباشو مک زدم و خوردم آروم آروم بعد جدا شدم من:اونی که عاشقش بودم اسمش بوساگ بود دختره ی دیوونه من به جز تو عاشق کسه دیگه ای نشدم میفهمی میگفتمو هی لباشو مک میزدم من:اونی که عاشقش بودم و هنوزم هستم تویی نه کسه دیگه بوساگ:یجورای سر به سرم گذاشتی من:خواستم ببینم عکس العملت چیه که دیدم داشتی از حسودی میترکیدی بوساگ:معلومه خوب تو باشی حسودی نمیکنی من:معلوم من اگه بفهمم میکشمش بوساگ:پسری غیرتی من:من فقط رو تو غیرتیم همین کسی بهت نزدیک شه روز گارشو سیاه میکنم میکشمش بوساگ:شمام انقد نکش میوفتی زندان بعد من تنها میشم من:من هیچ وقت تنهات نمیزارم هزار دفع😐😂 بوساگ:هزار دفع😂من:شده ۱۳۰۰ بار میگم تا بفهمی بوساگ:دیگه بگو خیلی خنگم😒اونقدرم خنگ نیستم من:بله شما عالی هستی بوساگ:الان مسخره کردی من:نه اصلا همینجوری حرف میزدیم بوساگم هنوز مسط بود و چرت و پرت میگفت زیاد بوساگ:کوک من حالم بده من:چی میخوای بری دسشویی بوساگ:آره نیاز داریم من:باشه پاشو سریع بردمش دم دسشویی تا بردمش بالا آورد بالا آورد بعد حالش خوب شد من:بوساگ خوبی بوساگ:آره خوبم اینجام بود سر گلوم بود من:خوب گفتم زیاد نخور عمه منم یه بطری شرابو بخوره اینجوری میشه بعد برای اینکه حالش بهتر شه بردمش زیر دوش همون با همون لباسا ولی لباس روشو در آوردم بوساگ:هعی چیکار میکنی من:میخوام یکم آب به سرو کلت بخوره بلکه از مسطی در بیای بده بردمش زیر دوش حموم لباسه روشو در آوردم انداختم اونور و بردمش زیر دوش و آبو باز کردم خودمم رفتم زیر دوش نشوندمش منم نشستم بوساگ:عاه یخ کردم من:به جاش حالت میاد سرجاش بوساگ:ولی سرما میخورم من:نمیخوری فقط سه دقیقه
۱۴.۵k
۱۶ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.