عاشقانه
در قاب دل به جز تو کسی جا نمیشود
چون من کسی ز عشق تو شیدا نمیشود
شعری ز عشق و شور سرودم ولی بدان
این واژهها بدون تو معنا نمیشود
بر لب نشسته قفل سکوتی پر التهاب
این قفل جز به بوسهی تو وا نمیشود
گردیدهام به میکدهها روز و شب ولی
چون ساغر دو چشم تو پیدا نمیشود
هر کار کردهام بگریزم ز تو ولی
دلدادگی و عشق که حاشا نمیشود
قلبم چو برکهایست که بی نور ماه تو
تاریک و راکد است و تماشا نمیشود!
چون من کسی ز عشق تو شیدا نمیشود
شعری ز عشق و شور سرودم ولی بدان
این واژهها بدون تو معنا نمیشود
بر لب نشسته قفل سکوتی پر التهاب
این قفل جز به بوسهی تو وا نمیشود
گردیدهام به میکدهها روز و شب ولی
چون ساغر دو چشم تو پیدا نمیشود
هر کار کردهام بگریزم ز تو ولی
دلدادگی و عشق که حاشا نمیشود
قلبم چو برکهایست که بی نور ماه تو
تاریک و راکد است و تماشا نمیشود!
۹.۹k
۲۵ آبان ۱۴۰۱