چه خواهد شد
چه خواهد شد
پارت ۲۱
ایلیا : خیلی هم عالی ..... طرح دارین؟
مینایی : بله بفرمایین از این طرف.....
همراه آقاعه رفتیم کنار میزش و یه آلبوم گذاشت جلومون .
ایلیا : کدومو دوس داری؟
ملینا : نمیدونم....همشون قشنگن....این سبزه خوبه؟
ایلیا : آره قشنگه....پس آقای مینایی ما اینو میخوایم ۶۰۰ تا
مینایی : ۶۰۰ تا ؟
ایلیا : بله
مینایی : خیلی خب باشه.....
ایلیا : خب الان پول رو واریز کنم؟ یا بعد از عروسی؟
مینایی : اگه میخواین میتونین نصفشو الان بدبد نصفشو بعدا.....پول کارت عروسی و تزئینات رو الان بدید که میدونیم چقدر میشه و پول عاقد و پذیرایی که فعلا مبلغش معلوم نیست بعد عروسی
ایلیا : اوهوم باشه
ایلیا پول رو حساب کرد و کارت شکرتشو داد به یارو.
ایلیا : این شمارمه
مینایی : بله ممنون.....فقط صبر کنید متن خطبه عقد رو براتون بیارم...
ایلیا : باشه
آقاعه از تو کشو چند تا کاغذ در آورد و چندتاشو داد به من و چندتاشم داد به ایلیا
مینایی : متن خطبه ی عقدتونه...چون یکم طولانیه بهتره حفظش کنید
ایلیا : اها ممنون
مینایی : خواهش می کنم.....پس پنجشنبه این هفته یعنی ۵ روز دیگه ساعت چند؟
ایلیا : از ساعت ۸ شب شروع بشه تا ۱۲
مینایی : خوبه...کارت عروسی رو دو روز دیگه میتونین بیاین بگیرین
ایلیا : نمی تونین بفرستین؟
مینایی : نه متاسفانا نمیشه فرستاد
ایلیا : آها باشه پس میبینمتون
مینایی خدانگهدار
ایلیا : خداحافظ
سوار ماشین شدیم و با لبخند بهم نگاه کرد
ایلیا : از همه چی راضی هستی؟
ملینا : نه
ایلیا : اوه....چی خوب نبود؟ بریم انتخابو عوض کنیم ؟ میخوای یه تالار دیگه بریم؟یا روز عروسی رو عوض کنیم؟ لباستو دوس نداری؟
ملینا : نه اینا نیست...تنها چیزی که ازش راضی نیستم ازدواج با توعه
آهی از سر ناامیدی و ناراحتی کشید و ماشینو روشن کرد .
ایلیا : میخوای بریم یه جیزی بخوریم؟
ملینا : نه میخوام برم خونه
ایلیا. باشه
پارت بعد رو شب میزارم.....تا اون موقع ناشناس رو پر کنید و ۶ تا کامنت و ۶ تا لایک
پارت ۲۱
ایلیا : خیلی هم عالی ..... طرح دارین؟
مینایی : بله بفرمایین از این طرف.....
همراه آقاعه رفتیم کنار میزش و یه آلبوم گذاشت جلومون .
ایلیا : کدومو دوس داری؟
ملینا : نمیدونم....همشون قشنگن....این سبزه خوبه؟
ایلیا : آره قشنگه....پس آقای مینایی ما اینو میخوایم ۶۰۰ تا
مینایی : ۶۰۰ تا ؟
ایلیا : بله
مینایی : خیلی خب باشه.....
ایلیا : خب الان پول رو واریز کنم؟ یا بعد از عروسی؟
مینایی : اگه میخواین میتونین نصفشو الان بدبد نصفشو بعدا.....پول کارت عروسی و تزئینات رو الان بدید که میدونیم چقدر میشه و پول عاقد و پذیرایی که فعلا مبلغش معلوم نیست بعد عروسی
ایلیا : اوهوم باشه
ایلیا پول رو حساب کرد و کارت شکرتشو داد به یارو.
ایلیا : این شمارمه
مینایی : بله ممنون.....فقط صبر کنید متن خطبه عقد رو براتون بیارم...
ایلیا : باشه
آقاعه از تو کشو چند تا کاغذ در آورد و چندتاشو داد به من و چندتاشم داد به ایلیا
مینایی : متن خطبه ی عقدتونه...چون یکم طولانیه بهتره حفظش کنید
ایلیا : اها ممنون
مینایی : خواهش می کنم.....پس پنجشنبه این هفته یعنی ۵ روز دیگه ساعت چند؟
ایلیا : از ساعت ۸ شب شروع بشه تا ۱۲
مینایی : خوبه...کارت عروسی رو دو روز دیگه میتونین بیاین بگیرین
ایلیا : نمی تونین بفرستین؟
مینایی : نه متاسفانا نمیشه فرستاد
ایلیا : آها باشه پس میبینمتون
مینایی خدانگهدار
ایلیا : خداحافظ
سوار ماشین شدیم و با لبخند بهم نگاه کرد
ایلیا : از همه چی راضی هستی؟
ملینا : نه
ایلیا : اوه....چی خوب نبود؟ بریم انتخابو عوض کنیم ؟ میخوای یه تالار دیگه بریم؟یا روز عروسی رو عوض کنیم؟ لباستو دوس نداری؟
ملینا : نه اینا نیست...تنها چیزی که ازش راضی نیستم ازدواج با توعه
آهی از سر ناامیدی و ناراحتی کشید و ماشینو روشن کرد .
ایلیا : میخوای بریم یه جیزی بخوریم؟
ملینا : نه میخوام برم خونه
ایلیا. باشه
پارت بعد رو شب میزارم.....تا اون موقع ناشناس رو پر کنید و ۶ تا کامنت و ۶ تا لایک
۲.۰k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.