مطرب عشق عجب شور و نوایی دارد
مطرب عشق عجب ساز و نوائی دارد
نقش هر نغمه که زد راه بجائی دارد
عالم از نالهٔ عشّاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوائی دارد
پیر دُردی کش ما گرچه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدائی دارد
محترم دار دلم کاین مگس قندپرست
تا هواخواه تو شد فرّ همائی دارد
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
پادشاهی که بهمسایه گدائی دارد
اشک خونین بنمودم بطبیبان گفتند
درد عشقست و جگرسوز دوائی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزائی دارد
نغز گفت آن بت ترسا بچهٔ بادهپرست
شادی روی کسی خور که صفائی دارد
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
وز زبان تو تمنّای دعائی دارد
نقش هر نغمه که زد راه بجائی دارد
عالم از نالهٔ عشّاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوائی دارد
پیر دُردی کش ما گرچه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدائی دارد
محترم دار دلم کاین مگس قندپرست
تا هواخواه تو شد فرّ همائی دارد
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
پادشاهی که بهمسایه گدائی دارد
اشک خونین بنمودم بطبیبان گفتند
درد عشقست و جگرسوز دوائی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزائی دارد
نغز گفت آن بت ترسا بچهٔ بادهپرست
شادی روی کسی خور که صفائی دارد
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
وز زبان تو تمنّای دعائی دارد
۴.۳k
۰۸ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.