تاریخ کوتاه ایران و جهان-785
تاریخ کوتاه ایران و جهان-785
__________________________________
سران سه کشور «شاهنشاهی ایران ساسانی» ، «پادشاهی آکسوم» {یا همان حبشه یا اتیوپی} ، و «امپراتوری روم خاوری» {یا همان امپراتوری بیزانس} ، درخواست محمدابنعبدالله برای باور آوردن به اسلام را ، نپذیرفتند (1).
«قباد دوم» ، شاهنشاه «ایران ساسانی» ،از آنرو که کنار گذاشته شدن دین مزدایسنا (دین زرتشت) از سوی مردم و فرمانروائی (حکومت) ، و باور آوردن به دین اسلام را نشدنی (غیرممکن) میدانست ؛ درخواست محمد را نپذیرفت (1) . یادآوری میشود که در اینگاه (این زمان) ، از مسیحی شدن «امپراتوری روم خاوری» ، 248 سال بیشتر نگذشته بود ؛ ولی از هنگام پیدایش دین «مزدا یسنا» (دین زرتشت) ، و مزدایسنائی شدن مردم ایران ، دستکم (حداقل) 4000 سال گذشته بود . یادآوری میشود که در اینگاه (این زمان) ، بخش بیشینه (عمده) و بسیار فرجا (مهم) و درونمایهای (محتوائی) قرآن ، هنوز نوشته نشده بود.
«هراکلیوس» (2) ، امپراتور «امپراتوری روم خاوری» {یا همان امپراتوری بیزانس} نیز ، درخواست محمدابنعبدالله برای مسلمان شدن «امپراتوری روم خاوری» را نپذیرفت ، و «امپراتوری روم خاوری» ، همچنان ، خدایارگرا (مسیحی) ماند ؛ ولی گویا ، «هراکلیوس» گردن گرفت (تعهد کرد) که در اسلامی کردن «ایران ساسانی» به محمدابنعبدالله ، کمک کند.
«نجاشی» (3) ، پادشاه «حبشه» (4) یا همان «پادشاهی آکسوم» (4) نیز ، درخواست محمدابنعبدالله را نپذیرفت ؛ و «حبشه» ، همچنان ، خدایارگرا (مسیحی) ماند.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Muhammad%27s_letters_to_the_heads_of_state
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Heraclius
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Najashi
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Kingdom_of_Aksum
__________________________________
سران سه کشور «شاهنشاهی ایران ساسانی» ، «پادشاهی آکسوم» {یا همان حبشه یا اتیوپی} ، و «امپراتوری روم خاوری» {یا همان امپراتوری بیزانس} ، درخواست محمدابنعبدالله برای باور آوردن به اسلام را ، نپذیرفتند (1).
«قباد دوم» ، شاهنشاه «ایران ساسانی» ،از آنرو که کنار گذاشته شدن دین مزدایسنا (دین زرتشت) از سوی مردم و فرمانروائی (حکومت) ، و باور آوردن به دین اسلام را نشدنی (غیرممکن) میدانست ؛ درخواست محمد را نپذیرفت (1) . یادآوری میشود که در اینگاه (این زمان) ، از مسیحی شدن «امپراتوری روم خاوری» ، 248 سال بیشتر نگذشته بود ؛ ولی از هنگام پیدایش دین «مزدا یسنا» (دین زرتشت) ، و مزدایسنائی شدن مردم ایران ، دستکم (حداقل) 4000 سال گذشته بود . یادآوری میشود که در اینگاه (این زمان) ، بخش بیشینه (عمده) و بسیار فرجا (مهم) و درونمایهای (محتوائی) قرآن ، هنوز نوشته نشده بود.
«هراکلیوس» (2) ، امپراتور «امپراتوری روم خاوری» {یا همان امپراتوری بیزانس} نیز ، درخواست محمدابنعبدالله برای مسلمان شدن «امپراتوری روم خاوری» را نپذیرفت ، و «امپراتوری روم خاوری» ، همچنان ، خدایارگرا (مسیحی) ماند ؛ ولی گویا ، «هراکلیوس» گردن گرفت (تعهد کرد) که در اسلامی کردن «ایران ساسانی» به محمدابنعبدالله ، کمک کند.
«نجاشی» (3) ، پادشاه «حبشه» (4) یا همان «پادشاهی آکسوم» (4) نیز ، درخواست محمدابنعبدالله را نپذیرفت ؛ و «حبشه» ، همچنان ، خدایارگرا (مسیحی) ماند.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Muhammad%27s_letters_to_the_heads_of_state
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Heraclius
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Najashi
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Kingdom_of_Aksum
۳.۵k
۲۷ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.