مثل شبهای زمستانی و سرد
مثل شبهای زمستانی و سرد
چشم در چشم افق دوخته ام
تا کدامین خورشید
برف مرا آب کند
مثل یک کولی آواره
پُرم از هوس دلکش خواب
تا کدامین بستر
چشم مرا خواب کند
مثل یک مانده ز کوچ
شوق هجرت دارم
به کدامین فصل پرواز کنم
مثل یک آه عمیق
کوله بارم نفس گرم غم است
از کدامین درد آغاز کنم؟
مثل پروانه و شمع
قاصد پاکترین راز شبم
با کدامین دل افروخته دمساز شوم؟
مثل یک پنجره ی بسته
به دیوار زمین کوفته ام
کو نسیمی
که به شوق نفسش باز شوم؟
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
چشم در چشم افق دوخته ام
تا کدامین خورشید
برف مرا آب کند
مثل یک کولی آواره
پُرم از هوس دلکش خواب
تا کدامین بستر
چشم مرا خواب کند
مثل یک مانده ز کوچ
شوق هجرت دارم
به کدامین فصل پرواز کنم
مثل یک آه عمیق
کوله بارم نفس گرم غم است
از کدامین درد آغاز کنم؟
مثل پروانه و شمع
قاصد پاکترین راز شبم
با کدامین دل افروخته دمساز شوم؟
مثل یک پنجره ی بسته
به دیوار زمین کوفته ام
کو نسیمی
که به شوق نفسش باز شوم؟
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
۱.۱k
۰۳ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.