به طور کلی، ما می توانیم در این مسیر تعریف روشنفکر را این
به طور کلی، ما می توانیم در این مسیر تعریف روشنفکر را اینگونه از منابع متعدد اینطور بازگو کنیم: کسی که علاقه فراوان به مطالعه پژوهش و نظریه پردازی دارد و این پروسه را از دو منظر نظام مند و کاربردی دنبال کرده است و از آگاهی اجتماعی، سیاسی و مهارتهای خلاقانه و توانایی بکارگیری آنها در جامعه و قدرت تجزیه و تحلیل سازنده، با توجه به منافع همه نیروهای اجتماعی نگاهی به آینده دارد.
از این رو اندیشه ی او به نوبه خود به تهیه متد علمی مدل ارزشی ،ارزیابی فکری، تئوری سازی و عملگرائی واقعی منتهی می شود،و از همینجا فاصله ی بین روشنفکرنما بازنده و روشنفکر سازنده که به حکم صفای باطن و صافی گر عالمانه به دفع همه ی انحرافات طیف های فکری بدور از تعصب می پردازد.
آشکار می شود او هرگز علیه منافع جامعه موضع نمی گیرد، مثبت اندیش بوده و آموزش فکری مبنائی را با چشم اندازی تعیین کننده نمایندگی می کند متعهد به توسعه جامعه و توسعه ی پایدار آن بوده و به هرباز ویرانی از نو نمی اندیشد همچنان که در مقدمه روشنفکری ارگانیک آمده است با روشنفکرنما فاصله ی فراوان دارد .
در مقابل؛ شکست اجتماعی فرد یا یک جریان، در واقع شکست رو شنفکر یا روشنفکر نمایانی است که به نحوی باز گونه در ادعای سخنگوی جامعه به گفتار در می ایند و شعار یا نظری را مطرح می کنند که پیامدی منفی به همراه داشته و معمولاً بیگانه بهره بردار اساسی آن می باشد.
مهم است که توجه داشته باشیم روشنفکر تنها نویسندگان، شاعران و تحصیلکردگان مدنظر نیستند بلکه شامل سیاستمداران ،حقوقدانان و یا حتی برخی روحانیون می شود که توانایی مشترک آنها قدرت تاثیر گذاری بربخشی ازتوده مردم است که بمثابه یک فانوس روشنی بخش می توانند عموم را از سرگردانی نجات داده و توان پاسخ به سوالات داشته و راهنمای آنها در مسیر ایمن و با ثبات است.
که می تواند از درون طبقات مختلف فقیر، متوسط، ومرفه جامعه خود را معرفی کند اصطلاح "روشنفکر" در بستر تاریخی همگام با ظهور خود حداقل با سه عنصر اساسی ارتباط داشته است:(دانش، آگاهی، نگرش) یا شناخت، هوشیاری و موضعگیری، که مفهوم روشنفکری را با هم ابعاد وجه اختصاصی تام بخشیده است. #کوپیولیسم #روشنفکرنما #روشنفکرساز #خانیسمی
از این رو اندیشه ی او به نوبه خود به تهیه متد علمی مدل ارزشی ،ارزیابی فکری، تئوری سازی و عملگرائی واقعی منتهی می شود،و از همینجا فاصله ی بین روشنفکرنما بازنده و روشنفکر سازنده که به حکم صفای باطن و صافی گر عالمانه به دفع همه ی انحرافات طیف های فکری بدور از تعصب می پردازد.
آشکار می شود او هرگز علیه منافع جامعه موضع نمی گیرد، مثبت اندیش بوده و آموزش فکری مبنائی را با چشم اندازی تعیین کننده نمایندگی می کند متعهد به توسعه جامعه و توسعه ی پایدار آن بوده و به هرباز ویرانی از نو نمی اندیشد همچنان که در مقدمه روشنفکری ارگانیک آمده است با روشنفکرنما فاصله ی فراوان دارد .
در مقابل؛ شکست اجتماعی فرد یا یک جریان، در واقع شکست رو شنفکر یا روشنفکر نمایانی است که به نحوی باز گونه در ادعای سخنگوی جامعه به گفتار در می ایند و شعار یا نظری را مطرح می کنند که پیامدی منفی به همراه داشته و معمولاً بیگانه بهره بردار اساسی آن می باشد.
مهم است که توجه داشته باشیم روشنفکر تنها نویسندگان، شاعران و تحصیلکردگان مدنظر نیستند بلکه شامل سیاستمداران ،حقوقدانان و یا حتی برخی روحانیون می شود که توانایی مشترک آنها قدرت تاثیر گذاری بربخشی ازتوده مردم است که بمثابه یک فانوس روشنی بخش می توانند عموم را از سرگردانی نجات داده و توان پاسخ به سوالات داشته و راهنمای آنها در مسیر ایمن و با ثبات است.
که می تواند از درون طبقات مختلف فقیر، متوسط، ومرفه جامعه خود را معرفی کند اصطلاح "روشنفکر" در بستر تاریخی همگام با ظهور خود حداقل با سه عنصر اساسی ارتباط داشته است:(دانش، آگاهی، نگرش) یا شناخت، هوشیاری و موضعگیری، که مفهوم روشنفکری را با هم ابعاد وجه اختصاصی تام بخشیده است. #کوپیولیسم #روشنفکرنما #روشنفکرساز #خانیسمی
۴.۱k
۱۹ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.