پارت۲۸
۲ساعت بعد
الان تقریباو۲ساعتی میشد ما تو اون مهمونی بودیم من یکمی زیاده روی کرده بودم مست شده بودم اما خداروشکر چانیول مست نشده بود تا حداقل منو برسونه خونه به زور منو برد تو ماشین و به سمت خونه رفتیم
مین سو:چاااانیییییی
چانیول:😐نگفتم بهت تو جنبه نداری کم بخور
مین سو:چااااانییییییی این ماشین تو بودددد
چانیول:نه پس مال باباته
مین سو:چاننننننیییی
چانیول:زهرمار دیگه اینجوری منو صدا نزن😠
مین سو:😁چ..چ...چاااااانییییی چانی چانی چانی
چانیول:کوفت چانی درد چانی سوزنت گیر کرده😠
مین سو:😁😁
چانیول:نیشتم ببند
مین سو:نه نمیخوام سووووزنم گ..گیر نکرده چشام رو تو گیر کرده😁
چانیول:الان میزنم تو دهنت بیشعور پرو دفه دیگه ازت هیچ کمکی نمیخوام 😠😠بیشعور
مین سو:نچ نچ نچ چانییی مهربونه چانی اینجوری حرف نمیزنه 😁
چانیول:😒😒
مین سو:نچ نچ نچ چانیم اینجوری نکن دیگه چانییییمممم
چانیول:😂😂😂
مین سو:چرا میخندی
چانیول:هوم اوم هیچی گفتی چانیم خندم گرفت
مین سو:چرا
چانیول:نمیدونم همین جوری
گرفتم از شونش تکونش میدادم همش بهش میگفتم چانیم
مین سو:چانیم چانیم چانیم
چانیول:وای بازسوزت گیر کرد بعدشم شونمو شکوندی ولم کن
شونشو بوسیدم
مین سو:وایی چانیم ببخشید نمیدونستم شونت درد میگیره
چانیول:😧دیگه هیچ وقت اینکارو نکن
مین سو:کودوم کار
چانیول:شونمو بوسیدی😠
مین سو:باشه چانیم دوست نداره مین سو این کارو نمیکنه😁
چانیول:یه چیزیو میدونستی
مین سو:چی😁
چانیول:اینکه وقتی مست میشی خیلی احمق میشی
مین سو:😁😁😁😁😁
چانیول:😒اون نیشتم ببند خیلی رو اعصابه
مین سو:😁باشه
چانیول:حالا هم دیگه خفه خون بگیر سرم درد گرفت از بس حرف زدی
مین سو:وای خاک تو سرت مین سو از بس حرف زدی چانیت سرش درد گرفت
چانیول:دیوانه با خودتم حرف میزنی😄
مین سو:باشه من دیگه خفه خون میگیرم چانیم سرش خوب بشه
چانیول:😏😏
مین سو:چانی
چانیول:باز چته
مین سو:اوم میشه منو نبری خونم
چانیول:چرا😮
مین سو:خوب چیزه من میترسم تنها تو خونم باشم
چانیول:پس میگی الان ببرمت کجا
مین سو:اوم توخونه داری منظورم اینه که مثلا تنها زندگی میکنی
چانیول:آره چطور مگه؟؟
مین سو:اوم چیزه
چانیول:صبر کن ببینم فهمیدم چی میخوای بگی تو میخوای بگی من تورو ببرم خونم😠
مین سو:آره فقط یه امشبو ..چانیم قبول میکنی نه بگو قبول میکنی
چانیول:هی تو دلت میخواد بمیری
مین سو:نه ..ولی میخوام امشبو پیش چانیم باشم خوب بگو قبول میکنی بگو
چانیول:اه چه اشتباهی کردم گفتم مشروب بخور 😒
مین سو:قبول میکنی😉
چانیول:هوففففف😠😠😑باشه ولی همین یه بار
مین سو:هورا میدونستم چانیم مهربونه
سرمو گزاشتم رو شونش چشمامو بستم دستشو تکون داد
چانیول:هی چکار میکنی بشین رو صندلیت الان میوفتی
مین سو:😁باشه
من در اون مواقع مست کرده بودم و حالیم نمیشد که چه کار میکردم و چی میگفتم واقعا خیلی بد بود کاش نمیخوردم و مست نمیشدم تا الان اون پسره پرو نمیشد الان پیش خودش ممکنه خیلی چیزا فکر کرده باشه اما من تو شرکت اونو به زور تحمل میکردم حالا چه برسه بهش بگم چانیمو بهش بگم منو ببره خونش خاک تو سرت مین سو چه گندی زدی....
ادامه دارد
امیدوارم مین سو واسه خودش شر درست نکنه😂
ببخشید دیر شد من امتحان دارم زیاد وقت ندارم امیدوارم خوشتون بیاد یادتون نره نظر بدید
ممنونم ازتون 😊واگه هم اشتباه تایپی شده ببخشید🙈
الان تقریباو۲ساعتی میشد ما تو اون مهمونی بودیم من یکمی زیاده روی کرده بودم مست شده بودم اما خداروشکر چانیول مست نشده بود تا حداقل منو برسونه خونه به زور منو برد تو ماشین و به سمت خونه رفتیم
مین سو:چاااانیییییی
چانیول:😐نگفتم بهت تو جنبه نداری کم بخور
مین سو:چااااانییییییی این ماشین تو بودددد
چانیول:نه پس مال باباته
مین سو:چاننننننیییی
چانیول:زهرمار دیگه اینجوری منو صدا نزن😠
مین سو:😁چ..چ...چاااااانییییی چانی چانی چانی
چانیول:کوفت چانی درد چانی سوزنت گیر کرده😠
مین سو:😁😁
چانیول:نیشتم ببند
مین سو:نه نمیخوام سووووزنم گ..گیر نکرده چشام رو تو گیر کرده😁
چانیول:الان میزنم تو دهنت بیشعور پرو دفه دیگه ازت هیچ کمکی نمیخوام 😠😠بیشعور
مین سو:نچ نچ نچ چانییی مهربونه چانی اینجوری حرف نمیزنه 😁
چانیول:😒😒
مین سو:نچ نچ نچ چانیم اینجوری نکن دیگه چانییییمممم
چانیول:😂😂😂
مین سو:چرا میخندی
چانیول:هوم اوم هیچی گفتی چانیم خندم گرفت
مین سو:چرا
چانیول:نمیدونم همین جوری
گرفتم از شونش تکونش میدادم همش بهش میگفتم چانیم
مین سو:چانیم چانیم چانیم
چانیول:وای بازسوزت گیر کرد بعدشم شونمو شکوندی ولم کن
شونشو بوسیدم
مین سو:وایی چانیم ببخشید نمیدونستم شونت درد میگیره
چانیول:😧دیگه هیچ وقت اینکارو نکن
مین سو:کودوم کار
چانیول:شونمو بوسیدی😠
مین سو:باشه چانیم دوست نداره مین سو این کارو نمیکنه😁
چانیول:یه چیزیو میدونستی
مین سو:چی😁
چانیول:اینکه وقتی مست میشی خیلی احمق میشی
مین سو:😁😁😁😁😁
چانیول:😒اون نیشتم ببند خیلی رو اعصابه
مین سو:😁باشه
چانیول:حالا هم دیگه خفه خون بگیر سرم درد گرفت از بس حرف زدی
مین سو:وای خاک تو سرت مین سو از بس حرف زدی چانیت سرش درد گرفت
چانیول:دیوانه با خودتم حرف میزنی😄
مین سو:باشه من دیگه خفه خون میگیرم چانیم سرش خوب بشه
چانیول:😏😏
مین سو:چانی
چانیول:باز چته
مین سو:اوم میشه منو نبری خونم
چانیول:چرا😮
مین سو:خوب چیزه من میترسم تنها تو خونم باشم
چانیول:پس میگی الان ببرمت کجا
مین سو:اوم توخونه داری منظورم اینه که مثلا تنها زندگی میکنی
چانیول:آره چطور مگه؟؟
مین سو:اوم چیزه
چانیول:صبر کن ببینم فهمیدم چی میخوای بگی تو میخوای بگی من تورو ببرم خونم😠
مین سو:آره فقط یه امشبو ..چانیم قبول میکنی نه بگو قبول میکنی
چانیول:هی تو دلت میخواد بمیری
مین سو:نه ..ولی میخوام امشبو پیش چانیم باشم خوب بگو قبول میکنی بگو
چانیول:اه چه اشتباهی کردم گفتم مشروب بخور 😒
مین سو:قبول میکنی😉
چانیول:هوففففف😠😠😑باشه ولی همین یه بار
مین سو:هورا میدونستم چانیم مهربونه
سرمو گزاشتم رو شونش چشمامو بستم دستشو تکون داد
چانیول:هی چکار میکنی بشین رو صندلیت الان میوفتی
مین سو:😁باشه
من در اون مواقع مست کرده بودم و حالیم نمیشد که چه کار میکردم و چی میگفتم واقعا خیلی بد بود کاش نمیخوردم و مست نمیشدم تا الان اون پسره پرو نمیشد الان پیش خودش ممکنه خیلی چیزا فکر کرده باشه اما من تو شرکت اونو به زور تحمل میکردم حالا چه برسه بهش بگم چانیمو بهش بگم منو ببره خونش خاک تو سرت مین سو چه گندی زدی....
ادامه دارد
امیدوارم مین سو واسه خودش شر درست نکنه😂
ببخشید دیر شد من امتحان دارم زیاد وقت ندارم امیدوارم خوشتون بیاد یادتون نره نظر بدید
ممنونم ازتون 😊واگه هم اشتباه تایپی شده ببخشید🙈
۲۵.۹k
۰۳ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.