شیوهء نیایش کردن من (ویرایش نوین) :::::::::::::::
شیوهء نیایش کردن من (ویرایش نوین) :::::::::::::::
من در پایان یکی از پست های پیشین خودم ، با سرنام (عنوان) "شیوهء نیایش کردن من" ، نوشتم که : "میدانم که در این راه ، اهریمن سنگ اندازی ، و خدا یاری خواهد کرد" ؛ ولی من در ویرایش نوین این نیایش ، بهتر دانستم که بجای دو واژهء "اهریمن" و "خدا" ، از دو سرنام (عنوان) "مردم دادستیز" و "مردم دادگر" بهره ببرم . من برای این کار خودم ، دو چرائی (دلیل) دارم : نخست آنکه ، با شنیدن و یا خواندن واژهء "خدا" ، ما دوباره به یاد آن "خدای آدم مانند" می افتیم ؛ چون یکی از رفتارهای "اگری" (شرطی) {1} ما آدم ها همین است ، که نادرست است . دوم اینکه ، چون از دیدگاه من ، خدا "پدید آمدن ترازش (تعادل) نیروها ، پس از برهم خوردن این ترازش" است ، و چون گسترهء (عرصهء) "کنش بی میانجی" خدا ، سرشت (طبیعت) است ؛ و خدا در گسترهء همایه (جامعه) ، به میانجیگری "مردم دادگر" {2} کنش می کند ، پس بکار بردن واژهء "خدا" در باره هائی (مواردی) همانند این نیایش ، نادرست است . در بارهء بکار نبردن واژهء "اهریمن" ، باید بگویم که : اهریمن نیز هستنده ای (موجودی) "آدم مانند" ، از گونهء پلید آن نیست ؛ بلکه اهریمن ، همان جونگ (مجموعهء) آدم های دادستیز می باشد . پس ریخت درست نیایش من اینگونه خواهد بود :
« من "رسیدن به ..... ، ..... ، و ....." {3} ، که خواسته هائی پاک هستند را به سرنام (بعنوان) آماجهای (اهداف) خود برگزیده ام ؛ و برآنم (قصد دارم) که با پیروی از "دادگری" (عدل) {2} و "دادبرپاسازی" {2} ، کوشش کنم که به این آماج های خود برسم . میدانم که در این راه ، "مردم دادستیز" سنگ اندازی ، و "مردم دادگر" یاری خواهند کرد »
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%B7%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%86_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9
در آینده برای رها کردن خود از "رفتارهای اگری (شرطی) نادرست" ، راهکارهائی را بدست خواهم داد .
{2}
من در این نوشتهء خودم ، خیلی ساده ، سرنام های (عناوین) "مردم دادگر" ، "دادگری" ، و "داد برپاسازی" را بکار برده ام ؛ ولی باید گفت که در بارهء این سرنام ها ، میتوان نوشتارها (کتابها) نوشت . در اینجا به همین بسنده می کنم که : برای اینکه دادگر باشیم ، نخست باید "داد" (عدل) را بشناسیم ؛ ولی باید گفت که شناخت یافتن به "داد" ، خان نخست از هفت خان رستم های امروزه روز (چه مرد و چه زن ، چه پسر و چه دختر) است . در این راه فراگیری "تاریخ و پیش از تاریخ" درست ، و دیگر دانش ها ، بویژه دانشهای همایه ای (علوم اجتماعی) بسیار یاری خواهد کرد .
{3}
هر آماج (هدف) ما ، باید همچون شاخه های یک درخت ، "زیرجونگ" (زیر مجموعهء) آماجی (هدفی) بزرگتر باشد . بدین مینو (معنی) که برای رسیدن به بزگترین آماج (هدف) {تنهء درخت} ، باید "به سرنام نمونه" (بعنوان مثال) به پنج "آماج کوچکتر" {شاخه های بزرگ درخت} برسیم ، و برای رسیدن به هر یک از این آماج های پنجگانه ، باید به "آماج های خیلی کوچکتر" {شاخه های کوچک هر یک از شاخه های پنجگانه} برسیم .
من در پایان یکی از پست های پیشین خودم ، با سرنام (عنوان) "شیوهء نیایش کردن من" ، نوشتم که : "میدانم که در این راه ، اهریمن سنگ اندازی ، و خدا یاری خواهد کرد" ؛ ولی من در ویرایش نوین این نیایش ، بهتر دانستم که بجای دو واژهء "اهریمن" و "خدا" ، از دو سرنام (عنوان) "مردم دادستیز" و "مردم دادگر" بهره ببرم . من برای این کار خودم ، دو چرائی (دلیل) دارم : نخست آنکه ، با شنیدن و یا خواندن واژهء "خدا" ، ما دوباره به یاد آن "خدای آدم مانند" می افتیم ؛ چون یکی از رفتارهای "اگری" (شرطی) {1} ما آدم ها همین است ، که نادرست است . دوم اینکه ، چون از دیدگاه من ، خدا "پدید آمدن ترازش (تعادل) نیروها ، پس از برهم خوردن این ترازش" است ، و چون گسترهء (عرصهء) "کنش بی میانجی" خدا ، سرشت (طبیعت) است ؛ و خدا در گسترهء همایه (جامعه) ، به میانجیگری "مردم دادگر" {2} کنش می کند ، پس بکار بردن واژهء "خدا" در باره هائی (مواردی) همانند این نیایش ، نادرست است . در بارهء بکار نبردن واژهء "اهریمن" ، باید بگویم که : اهریمن نیز هستنده ای (موجودی) "آدم مانند" ، از گونهء پلید آن نیست ؛ بلکه اهریمن ، همان جونگ (مجموعهء) آدم های دادستیز می باشد . پس ریخت درست نیایش من اینگونه خواهد بود :
« من "رسیدن به ..... ، ..... ، و ....." {3} ، که خواسته هائی پاک هستند را به سرنام (بعنوان) آماجهای (اهداف) خود برگزیده ام ؛ و برآنم (قصد دارم) که با پیروی از "دادگری" (عدل) {2} و "دادبرپاسازی" {2} ، کوشش کنم که به این آماج های خود برسم . میدانم که در این راه ، "مردم دادستیز" سنگ اندازی ، و "مردم دادگر" یاری خواهند کرد »
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B1%D8%B7%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%86_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9
در آینده برای رها کردن خود از "رفتارهای اگری (شرطی) نادرست" ، راهکارهائی را بدست خواهم داد .
{2}
من در این نوشتهء خودم ، خیلی ساده ، سرنام های (عناوین) "مردم دادگر" ، "دادگری" ، و "داد برپاسازی" را بکار برده ام ؛ ولی باید گفت که در بارهء این سرنام ها ، میتوان نوشتارها (کتابها) نوشت . در اینجا به همین بسنده می کنم که : برای اینکه دادگر باشیم ، نخست باید "داد" (عدل) را بشناسیم ؛ ولی باید گفت که شناخت یافتن به "داد" ، خان نخست از هفت خان رستم های امروزه روز (چه مرد و چه زن ، چه پسر و چه دختر) است . در این راه فراگیری "تاریخ و پیش از تاریخ" درست ، و دیگر دانش ها ، بویژه دانشهای همایه ای (علوم اجتماعی) بسیار یاری خواهد کرد .
{3}
هر آماج (هدف) ما ، باید همچون شاخه های یک درخت ، "زیرجونگ" (زیر مجموعهء) آماجی (هدفی) بزرگتر باشد . بدین مینو (معنی) که برای رسیدن به بزگترین آماج (هدف) {تنهء درخت} ، باید "به سرنام نمونه" (بعنوان مثال) به پنج "آماج کوچکتر" {شاخه های بزرگ درخت} برسیم ، و برای رسیدن به هر یک از این آماج های پنجگانه ، باید به "آماج های خیلی کوچکتر" {شاخه های کوچک هر یک از شاخه های پنجگانه} برسیم .
۸۰۱
۰۳ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.