فصل و پست
٫٫۳فصل و پست
«بسم الله الرحمن الرحیم»
اوکی ... می ونم خیلی فک زدم پ بهتره کپم و بزارم .....
.
.
.
.
.
.
.
.
مامان زرشام : لیشـــــــــ...ــــــام .... بلند شو دیگه دختر ... دختره درس که نمی خونه هیچ ... یه زره اتاقشم تمیز نمی کنه .... نگا ترو خدا.... ساعت از ۱۲گذشته اینم کپشو گذاشته .... خاک به سرم نکنه مریضی.... پریضی گرفته باشه .... ای خدا منو بکش
- مامانی ... مرگ نیشام بس کن ... بزار یه دو مین بخابیم ...
بعد این که اینو گفتم ملافرو کشیدم سرم ...یهو یخ کردم ...جیغ زدم ـ نیشام بیشعــــــــــــــــوووووووور ...
چش بسته مطمعن بودم کار خود عوضیش بوده .... بلند شدم افتادم دنبالش .... دید که دارم میرسم بهش رف تو حیاط منم نمی تونستم با این مرضی که دارم برم بیرون که ...( کسایی که این بیماری رو دارن نمی تونن زیر نور مستقیم افتاب وایستن ..چون اون رنگدانه ی ملانین ندارن و اون رنگ دانه کمک می کنه که در پوست در برابر نور خورشید مقاوم باشه .. و حتما لباس مناسب و عینک مخصوص و کرم ضد افتابشون رو هم بزنن ... واین که زیر نور های زیاد چراغ ... یا لامپ نمی تونن بمونن )بیشعورِ کثافت ... بزنم لهش کنم ... اشغاااااااال ....
دارم از شدت حرص می ترکم .... ایش گوزن .... با حرص پا کوبوندم به زمین و رفتم دوشوری .... همین جوری که داشتم به خواهر خر الاغم فش می دادم چن تا مشت آب به صورتم پاشیدم ....
-دختره کثافط و نگا کن آخه .... وای وای وایییییییی .... دلم می خواد جیغ بزنم ... لیشی جون نمی خواد خون به لجن کشیده شدتو کثیف کنی گلم.... ریلکس باش هااااانی .... خودت که خوب می دونی اون نیشام عوضی می خواد حرص خوردن تو رو ببینه و لذت ببره پس اروم باش ناناز ....
وجی(وجدان خره ... کره خره دیگه هههه)_ چرا چل می زنی لیشام جان ... مَگَرْ خل هستی که با خو دت صحبت می نمایی ؟
-وجی خره چرا اینگونه می حرفی کره خر؟ورژن جدیدته؟کی آپدید کردی خودتو بلا؟
وجی- زر نزن بره (بره به رشتیه که ینی برادر ...آها در ضمن اینا شمالین برا رشتن)... می خواستم یه کم از من با سواد و فهمیده درس حرفیدن یاد بگیری که الحمدو الله ... تو این جور چیزا مخت تعطیله
- بی برو بابا ...
وجی - باوش می رم ولی کمتر با خودت جلو آینه بحرف ...بابای
- این وجیم خله ها ... خو وقتی من دارم با اون می حرفم ینی دارم با خودم می حرفم الانم که دارم برا خودم اینارو می گم دارم با خودم می حرفم الانم که دارم زور می زنم خودم خودمو توجیح کنم بازم دارم با خودم می حرفم ... وووووااااایییییی مخم ارور داد اووووففففف....
می خواستم برم بیرون از این دشوری که صدای نحس نیشام بلند شد
نیشام-لیشی جونننننننم ... مردی تو اون دشوری؟ د بیا بیرون ناهارتو کوفت کن دیگه عزیزممممم....
درو وا کردم بدون نگاه کردن بهش یه تنه بش زدم ...
نیشام- هوششششششش َ... جلو پا تو می بینی تو .... یا عینکتو بدم بت؟
برگشتم سمتش گفتم - آها مرسی .... برو بیارش ... نیس چشام ضعیفه توام که زیر زمینی نمیشه دیدت ...
با یه لبخند مسخره سر تا پاش و نگاه کردم .... قبل اینکه محلت حرف زدن بش بدم ... اخ دارم می پوکم از خنده ... نیشام با اینکه ازم بزرگ تره فقط سه سانت از من کوتاه تره منم همش این سه سانت و می زنم تو سرش ... الانم که داشتم می اومدم صورتش از حرص سرخ شده بود ..... ولی خیلی
مردم آزاری حال می ده ...
ناهار و خوردیم .... منم که فقط بخوابم گرفتم خوابیدم ...
بچه ها باید برم کلاس دوتا پست دیگه می زارم فعلا
«بسم الله الرحمن الرحیم»
اوکی ... می ونم خیلی فک زدم پ بهتره کپم و بزارم .....
.
.
.
.
.
.
.
.
مامان زرشام : لیشـــــــــ...ــــــام .... بلند شو دیگه دختر ... دختره درس که نمی خونه هیچ ... یه زره اتاقشم تمیز نمی کنه .... نگا ترو خدا.... ساعت از ۱۲گذشته اینم کپشو گذاشته .... خاک به سرم نکنه مریضی.... پریضی گرفته باشه .... ای خدا منو بکش
- مامانی ... مرگ نیشام بس کن ... بزار یه دو مین بخابیم ...
بعد این که اینو گفتم ملافرو کشیدم سرم ...یهو یخ کردم ...جیغ زدم ـ نیشام بیشعــــــــــــــــوووووووور ...
چش بسته مطمعن بودم کار خود عوضیش بوده .... بلند شدم افتادم دنبالش .... دید که دارم میرسم بهش رف تو حیاط منم نمی تونستم با این مرضی که دارم برم بیرون که ...( کسایی که این بیماری رو دارن نمی تونن زیر نور مستقیم افتاب وایستن ..چون اون رنگدانه ی ملانین ندارن و اون رنگ دانه کمک می کنه که در پوست در برابر نور خورشید مقاوم باشه .. و حتما لباس مناسب و عینک مخصوص و کرم ضد افتابشون رو هم بزنن ... واین که زیر نور های زیاد چراغ ... یا لامپ نمی تونن بمونن )بیشعورِ کثافت ... بزنم لهش کنم ... اشغاااااااال ....
دارم از شدت حرص می ترکم .... ایش گوزن .... با حرص پا کوبوندم به زمین و رفتم دوشوری .... همین جوری که داشتم به خواهر خر الاغم فش می دادم چن تا مشت آب به صورتم پاشیدم ....
-دختره کثافط و نگا کن آخه .... وای وای وایییییییی .... دلم می خواد جیغ بزنم ... لیشی جون نمی خواد خون به لجن کشیده شدتو کثیف کنی گلم.... ریلکس باش هااااانی .... خودت که خوب می دونی اون نیشام عوضی می خواد حرص خوردن تو رو ببینه و لذت ببره پس اروم باش ناناز ....
وجی(وجدان خره ... کره خره دیگه هههه)_ چرا چل می زنی لیشام جان ... مَگَرْ خل هستی که با خو دت صحبت می نمایی ؟
-وجی خره چرا اینگونه می حرفی کره خر؟ورژن جدیدته؟کی آپدید کردی خودتو بلا؟
وجی- زر نزن بره (بره به رشتیه که ینی برادر ...آها در ضمن اینا شمالین برا رشتن)... می خواستم یه کم از من با سواد و فهمیده درس حرفیدن یاد بگیری که الحمدو الله ... تو این جور چیزا مخت تعطیله
- بی برو بابا ...
وجی - باوش می رم ولی کمتر با خودت جلو آینه بحرف ...بابای
- این وجیم خله ها ... خو وقتی من دارم با اون می حرفم ینی دارم با خودم می حرفم الانم که دارم برا خودم اینارو می گم دارم با خودم می حرفم الانم که دارم زور می زنم خودم خودمو توجیح کنم بازم دارم با خودم می حرفم ... وووووااااایییییی مخم ارور داد اووووففففف....
می خواستم برم بیرون از این دشوری که صدای نحس نیشام بلند شد
نیشام-لیشی جونننننننم ... مردی تو اون دشوری؟ د بیا بیرون ناهارتو کوفت کن دیگه عزیزممممم....
درو وا کردم بدون نگاه کردن بهش یه تنه بش زدم ...
نیشام- هوششششششش َ... جلو پا تو می بینی تو .... یا عینکتو بدم بت؟
برگشتم سمتش گفتم - آها مرسی .... برو بیارش ... نیس چشام ضعیفه توام که زیر زمینی نمیشه دیدت ...
با یه لبخند مسخره سر تا پاش و نگاه کردم .... قبل اینکه محلت حرف زدن بش بدم ... اخ دارم می پوکم از خنده ... نیشام با اینکه ازم بزرگ تره فقط سه سانت از من کوتاه تره منم همش این سه سانت و می زنم تو سرش ... الانم که داشتم می اومدم صورتش از حرص سرخ شده بود ..... ولی خیلی
مردم آزاری حال می ده ...
ناهار و خوردیم .... منم که فقط بخوابم گرفتم خوابیدم ...
بچه ها باید برم کلاس دوتا پست دیگه می زارم فعلا
- ۱۰.۸k
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط