سناریو
خشن( کمبود اسم(
پارت 1
ویو ا. ت :
من خیلی آدمی هستم جدی به کسی رو نمی دم و بیشتر اوقات با تیپ پسرنه
واز همه مهم تر سیس پک دارم
این پسر معرفه که اسمش جونگ کوکه یه چند وقتیه که باشگاه ما میاد برای بوکس
امروز این دوست نمی دونم اسمش چیه هم باخودش آورد
آها جیمین بود
زیادی گوگولیه
من موقع تمرین شبیه یه سگی که پارچه میگره میشم
ویو جیمین:
در گوش جونگ کوک: این دختره اسمش چیه
جونگ کوک: ا. ت
جیمین: چیکارست
جونگ کوک: اینجا تمرین میکنه چیزه زیادی ازش نمیدونم، صبر کن ببینم تو از خوشت اومد 😈
جیمین: خب. ... چیزه...
جونگ کوک: آره😈
جیمین: آره، خوب شد
جونگ کوک:🤭 برو بهش بگو
جیمین : الان نمی شه بزار یکم باهاش صمیمی بشم
شاید پشیمون شدم ها
جونگ کوک: پس الان برو پیشش باهاش صمیمی شو
جیمین : اوکی
ویو ا. ت:
دیدم پسر گوگولیه اومد طرفم
جیمین: سلام
ا. ت: سلام، اتفاقی اوفتاده
جیمین : نه از حرکت بوکست خوشم اومد
نشستم ، خیس عرق بود
ا. ت:مرسی
نشست کنارم
جیمین چند ساله بوکس کار میکنی
ا. ت: از 9سالگی حساب کن دیگه
جیمین: اوه، خوبه ، میتونیم باهم دوست بشیم
ا. ت: اوهوم
جیمین: بیا شمارتو سیو کن
ا. ت: بیا
جیمین: مرسی
پاشدم لباسمو عوض کردم
ا. ت: بعدا میبینمت
جیمین: همین طور
ویو جیمین:
بعد رفتن ا. ت کل باشگاه به من با تعجب نگاه میکردن
جیمین: اتفاقی اوفتاده
یه دختره: کل باشگاه روش کراش به هیچکی حتی ما دخترا شماره نداد
جیمین: ناموسن
مربی ا. ت: اون حتی من که مربی شم دوکلمه حرف نمی زنه
جونگ کوک: انقد سگ عصابه
یه پسره : عصبی نمیشه اگه بشه سالی یک بار اونم
هیچ کس نمی تونه طرفش بره
جونگ کوک: اوه
همون پسره : در حال حاضر هیچی طرفش نمیره جز یه دوستش
واگرنه میرینه به طرف ، برای همینه حتی دخترا روش کراشن
جیمین: پس خوش شانسم
پسره : آره
ویو ا. ت: از اون پسر گوگولیه خوشم اومد برخلاف خودم که ظاهر خشنی دارم
پسرای کیوت دوست دارم
رفتم خونه دوشنبه هفته بعد مسابقه داریم
داریم
رفتم حموم اومدم
زنگ زدم به رییس یه کشتی که که برای چهارشنبه این هفته به
تایلند برم برای مسابقه
زنگ زدم گفت فقط یه مشکلی داره
7نفر پسر آیدل میخوان برن تایلند
اونا یه کشتی دیگه میخواستن اما اون کشتی خراب شد
گفتم مشکلی باهاشون ندارم من یه گوشه اونا هم یه گوشه
پارت 1
ویو ا. ت :
من خیلی آدمی هستم جدی به کسی رو نمی دم و بیشتر اوقات با تیپ پسرنه
واز همه مهم تر سیس پک دارم
این پسر معرفه که اسمش جونگ کوکه یه چند وقتیه که باشگاه ما میاد برای بوکس
امروز این دوست نمی دونم اسمش چیه هم باخودش آورد
آها جیمین بود
زیادی گوگولیه
من موقع تمرین شبیه یه سگی که پارچه میگره میشم
ویو جیمین:
در گوش جونگ کوک: این دختره اسمش چیه
جونگ کوک: ا. ت
جیمین: چیکارست
جونگ کوک: اینجا تمرین میکنه چیزه زیادی ازش نمیدونم، صبر کن ببینم تو از خوشت اومد 😈
جیمین: خب. ... چیزه...
جونگ کوک: آره😈
جیمین: آره، خوب شد
جونگ کوک:🤭 برو بهش بگو
جیمین : الان نمی شه بزار یکم باهاش صمیمی بشم
شاید پشیمون شدم ها
جونگ کوک: پس الان برو پیشش باهاش صمیمی شو
جیمین : اوکی
ویو ا. ت:
دیدم پسر گوگولیه اومد طرفم
جیمین: سلام
ا. ت: سلام، اتفاقی اوفتاده
جیمین : نه از حرکت بوکست خوشم اومد
نشستم ، خیس عرق بود
ا. ت:مرسی
نشست کنارم
جیمین چند ساله بوکس کار میکنی
ا. ت: از 9سالگی حساب کن دیگه
جیمین: اوه، خوبه ، میتونیم باهم دوست بشیم
ا. ت: اوهوم
جیمین: بیا شمارتو سیو کن
ا. ت: بیا
جیمین: مرسی
پاشدم لباسمو عوض کردم
ا. ت: بعدا میبینمت
جیمین: همین طور
ویو جیمین:
بعد رفتن ا. ت کل باشگاه به من با تعجب نگاه میکردن
جیمین: اتفاقی اوفتاده
یه دختره: کل باشگاه روش کراش به هیچکی حتی ما دخترا شماره نداد
جیمین: ناموسن
مربی ا. ت: اون حتی من که مربی شم دوکلمه حرف نمی زنه
جونگ کوک: انقد سگ عصابه
یه پسره : عصبی نمیشه اگه بشه سالی یک بار اونم
هیچ کس نمی تونه طرفش بره
جونگ کوک: اوه
همون پسره : در حال حاضر هیچی طرفش نمیره جز یه دوستش
واگرنه میرینه به طرف ، برای همینه حتی دخترا روش کراشن
جیمین: پس خوش شانسم
پسره : آره
ویو ا. ت: از اون پسر گوگولیه خوشم اومد برخلاف خودم که ظاهر خشنی دارم
پسرای کیوت دوست دارم
رفتم خونه دوشنبه هفته بعد مسابقه داریم
داریم
رفتم حموم اومدم
زنگ زدم به رییس یه کشتی که که برای چهارشنبه این هفته به
تایلند برم برای مسابقه
زنگ زدم گفت فقط یه مشکلی داره
7نفر پسر آیدل میخوان برن تایلند
اونا یه کشتی دیگه میخواستن اما اون کشتی خراب شد
گفتم مشکلی باهاشون ندارم من یه گوشه اونا هم یه گوشه
۸.۸k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.