عاشقانه
هرچه دیدم یا شنیدم خواب بود
زندگی یک ساحلِ بی تاب بود
قطره اشکی گوشه ی چشمم نشست
تلخ و شیرینم درونِ قاب بود
شد غمِ دنیا نصیبِ حالِ من
سهمِ من از زندگی ارعاب بود
کُنجِ تنهایی به عمری بی ثمر
شوقِ یک دریا چرا مرداب بود!
غنچه هایِ سر فرو برده به خاک
ریشه اش در آب و گِل زردآب بود
خوب فهمیدم که اشعارِ ترم
آسمانش فارغ از مهتاب بود
جانِ من ارزانیت ای روزگار
وقتِ مُردن بوسه ات جذاب بود
زندگی یک ساحلِ بی تاب بود
قطره اشکی گوشه ی چشمم نشست
تلخ و شیرینم درونِ قاب بود
شد غمِ دنیا نصیبِ حالِ من
سهمِ من از زندگی ارعاب بود
کُنجِ تنهایی به عمری بی ثمر
شوقِ یک دریا چرا مرداب بود!
غنچه هایِ سر فرو برده به خاک
ریشه اش در آب و گِل زردآب بود
خوب فهمیدم که اشعارِ ترم
آسمانش فارغ از مهتاب بود
جانِ من ارزانیت ای روزگار
وقتِ مُردن بوسه ات جذاب بود
۱۰.۳k
۲۴ مهر ۱۴۰۱