دوست داشتن دلیلی کافی برای ماندن نبود وگرنه می ماند.
دوست داشتن دلیلی کافی برای ماندن نبود وگرنه میماند.
رفتن هم دلیلی بر دوست نداشتنش نبود،اگر به رفتن برخاست.
او میخواست بگوید در وهله ی نخست،
نبودِ هر چیز بهتر از بودنش است وَ بودنی که به اندازهی کافی بزرگ یا کوچک نباشد،
نقطهی عطفِ هیچ اتفاقی نخواهد بود.
او میخواست این ها را بگوید که نگفت.
من از چشم هایش که دوست داشت وَ از پاهایش که رفت، این ها را فهمیدم!
#سید_محمد_مرکبیان
رفتن هم دلیلی بر دوست نداشتنش نبود،اگر به رفتن برخاست.
او میخواست بگوید در وهله ی نخست،
نبودِ هر چیز بهتر از بودنش است وَ بودنی که به اندازهی کافی بزرگ یا کوچک نباشد،
نقطهی عطفِ هیچ اتفاقی نخواهد بود.
او میخواست این ها را بگوید که نگفت.
من از چشم هایش که دوست داشت وَ از پاهایش که رفت، این ها را فهمیدم!
#سید_محمد_مرکبیان
۱.۳k
۲۷ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.