هم کیوت هم ددی پارت ۱
ازدید خودت/
هوووففف....یاااا امیورزم مسافر دارم؟
ردیاب گوشی رو چک کردم و منتظر مسافرام شدم....یا خدا.....چیشد کلی جمعیت حجوم اوردن سمت ون....یا خدااااا.....بعد چند مین هفت نفر بزور سوار ماشین شدن....ماسکاشونو دراوردنو یه سلام کوتا کردنو منم سلام کردم....چقدر جذاب بودن.....مخصوصا اونی که وسط نشسته/منظورش نامجونه😑/
/چند ساعت بعد از دید راوی/
هیوری شگفت زده بود چون فکر میکرد که اونا ادمای وزارت و اینان اما اونا که انقددررر طرفدار ندارن.....هیوری چشمش بیشتر به نامجون بود....و به حرفاشون گوش میداد
کوک/نامجون هیونگ شنیدی منیجر رفته خواستگاری/الکیهههه😂💔/
نامجون/نههه....بلاخره ازدواج کرد....کی عروسیشه حالا؟
جین/فکر کنم با این وضعی که منیجر میگه یه هفته دیگه یاع یاع یاااااععع/ازاون خنده هاش😂😂✋/
همه:😂😂
هیوری یه لبخند کوچیک به خاطر طرز خندیدن جین میزنه و بعد به فکر میره..../منیجر؟....نامجون؟..ٔهممم فهمیدم اینا اعضای بی تی اسن....پس به کمپانیشون میرن...../
بالاخره به کمپانی رسیدنو با زورو زحمت اعضارو به داخل میبرن....
هیوری:چقدر نامجون جذاب بود!.....
هیوری رفت خونه و مستقیم رفت سراغ لبتابش و صفرو روشن کردو رفت نتو روشن کردو رفت سراغ گوگل
/فکت درباره ی نامجون عضوی از گروه بی تی اس/
اینو تایپ کردو تا شب نشست و کلی اطلاعات جمع کرد....تا اینکه چشمش به یه فکت افتاد/زن ایده ال نامجون/
/ذهن هیوری:یعنی زن ایده الش چجوریه؟/
رفت و رو اون تصویر ضربه زد.....
ادامه دارد........
هنو موندههه😂😂😂✋
#پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
هوووففف....یاااا امیورزم مسافر دارم؟
ردیاب گوشی رو چک کردم و منتظر مسافرام شدم....یا خدا.....چیشد کلی جمعیت حجوم اوردن سمت ون....یا خدااااا.....بعد چند مین هفت نفر بزور سوار ماشین شدن....ماسکاشونو دراوردنو یه سلام کوتا کردنو منم سلام کردم....چقدر جذاب بودن.....مخصوصا اونی که وسط نشسته/منظورش نامجونه😑/
/چند ساعت بعد از دید راوی/
هیوری شگفت زده بود چون فکر میکرد که اونا ادمای وزارت و اینان اما اونا که انقددررر طرفدار ندارن.....هیوری چشمش بیشتر به نامجون بود....و به حرفاشون گوش میداد
کوک/نامجون هیونگ شنیدی منیجر رفته خواستگاری/الکیهههه😂💔/
نامجون/نههه....بلاخره ازدواج کرد....کی عروسیشه حالا؟
جین/فکر کنم با این وضعی که منیجر میگه یه هفته دیگه یاع یاع یاااااععع/ازاون خنده هاش😂😂✋/
همه:😂😂
هیوری یه لبخند کوچیک به خاطر طرز خندیدن جین میزنه و بعد به فکر میره..../منیجر؟....نامجون؟..ٔهممم فهمیدم اینا اعضای بی تی اسن....پس به کمپانیشون میرن...../
بالاخره به کمپانی رسیدنو با زورو زحمت اعضارو به داخل میبرن....
هیوری:چقدر نامجون جذاب بود!.....
هیوری رفت خونه و مستقیم رفت سراغ لبتابش و صفرو روشن کردو رفت نتو روشن کردو رفت سراغ گوگل
/فکت درباره ی نامجون عضوی از گروه بی تی اس/
اینو تایپ کردو تا شب نشست و کلی اطلاعات جمع کرد....تا اینکه چشمش به یه فکت افتاد/زن ایده ال نامجون/
/ذهن هیوری:یعنی زن ایده الش چجوریه؟/
رفت و رو اون تصویر ضربه زد.....
ادامه دارد........
هنو موندههه😂😂😂✋
#پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
۱۷.۱k
۱۶ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.