حوس عشق پارت ۵۲
میرا یکم سرگیجه داشت ولی حالش کاملا خوب بود فرداش میرا مرخص شد من:میرا میتونی راه بری میرا:آره میتونم بعد داشت میرفت یهو سرس گیج رفت اومد عقب منم رفتم گرفتمش قشنگ پشت سرش رو کتفم بود من:میرا چرا وقتی سرگیجه شدید داری میگی خوبم بعد بلندش کردم زیر پاشو با کمرشو گرفتم بلندش کردم بردمش تو ماشین بعد رفتیم خونه از ماشین پیاده شد منم رفتم گرفتمش از پشت بردمش تو خونه و خوابوندمش رو تخت من:دکتر بهت یکم دارو داده اینا رو بخور بعد میتونی راحت بخوابی میرا:باشه بعد داروهامو داد من:میتونی دراز بکشی عشقم هرچیم خواستی بگو میرا:باشه میگم
۳۷.۰k
۱۶ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.