به
به
آسمان
نگاه کرد...
و از تهِ دل؛ شُکر!
مادرم را می گویم...
همان لحظه که صدای خندهی ما،
تمامِ خانه را پُر کرده بود...
جمعه را قدر بدانیم؛ برای لمسِ عاشقانهی دستانِ پدر و بوسیدنِ چشمانِ مادر...
جمعه را قدر بدانیم!
برای پناه گرفتن در
آغوش خانوادهای که هیچ کس،
توانِ پُر کردنِ جایِشان را ندارد.
خدا هم در مهمانیِتان دعوت است؛
اگر پُر از مهربانی باشد...
آسمان
نگاه کرد...
و از تهِ دل؛ شُکر!
مادرم را می گویم...
همان لحظه که صدای خندهی ما،
تمامِ خانه را پُر کرده بود...
جمعه را قدر بدانیم؛ برای لمسِ عاشقانهی دستانِ پدر و بوسیدنِ چشمانِ مادر...
جمعه را قدر بدانیم!
برای پناه گرفتن در
آغوش خانوادهای که هیچ کس،
توانِ پُر کردنِ جایِشان را ندارد.
خدا هم در مهمانیِتان دعوت است؛
اگر پُر از مهربانی باشد...
۱۲.۳k
۰۴ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.