زمینهء تاریخی در سالِ 1527 زادروزی (میلادی)
زمینهء تاریخی در سالِ 1527 زادروزی (میلادی)
Historical Context in the year 1527 CE
__________________________________________
در سالِ 1527 ز.{زادروزی}(میلادی) ، «بابُر» (1) ، فرمانروایِ «امپراتوریِ مغولیِ گورکانی» (2) ، با براه انداختنِ «جنگ خانوا» (3) ، بجاماندهء (باقیماندهء) قلمرویِ «پادشاهیِ دهلی» (4) ، که بدستِ شاهیخاندانِ (سلسلهء) «لودیِ» (5) «پشتونتبار» (6) افتاده بود ، را زورگیری (تسخیر) کرد ؛ و گسترهء زیرِ فرمانِ خود را ، افزایشی رونهیدنی (قابلِ توجه) داد (7) . در گستردهگوئیِ (توضیحِ) کِناریرخدادهایِ (حواشیِِ) این رویداد ، باید گفت:
در آوریل 1527 ، کسی بنامِ «فریدالدین» (شیر شاهِ سوری) (8) ، که یک «ایرانیتبارِ» از تیرهء (طایفهء) «سور» (9) بود ، پس از نابود کردنِ همهء دشمنانش در «ساسارام» (10) ، و سپردنِ سرزمینش به یاوَرَش (معاونش) ، به شهر «آگرا» ، پایتختِ «امپراتوریِ مغولیِ گورکانی» (2) رفت ؛ و در آنجا ، با «بابُر» (1) دیدار (ملاقات) کرد (8) . خواستهء (هدفِ) «فریدالدین» (شیرشاهِ سوری) ، این بود که برایِ بازهای (مدتی) ، با «گورکانیان» همکاری کند ؛ تا بتواند از آنها ، دادههائی (اطلاعاتی) را بدست بیاورد ؛ و سپس ، در یک بزنگاهِ (فرصتِ) درخور (مناسب) ، برپدِ (علیهِ) آنها ، خیزشِ (قیامِ) خود را آغاز کند . یادآوری میشود که «فریدالدین» (شیرشاه) ، در بازهء (مدتِ) بودنش (حضورش) در «آگرا» ، سازمان و شیوهء راهبریِ (ادارهء) ارتشِ «گورکانیان» را بررسی کرد . اگر بخواهیم که دربارهء پیشینهء (سابقهء) «فریدالدین» (شیر شاهِ سوری) (8) ، دادههایِ (اطلاعاتِ) بیشتری را بدست بدهیم (ارائه کنیم) ، باید بگوئیم که:
تیرهء (طایفهء) ایرانیتبارِ «سور» ، که سرزمینِ نیاکانیِ (آبا اجدادیِ) آنها ، در کشورِ «سند» (یا همان پاکستانِ امروزی) جایداشته است ؛ در پیرامونِ (حدودِ) سالِ 1452 ، به رهبریِ «محبت خان سوری» ، به کشورِ «بیهار» ، نوبومرَوی (مهاجرت) کردند ؛ و در شهرِ «ساسارام» (10) از آن ، مانا (ساکن) شدند ؛ و از پادشاهِ «بیهار» ، سرزمینِ بزرگی را کرایه کردند.
«فریدالدین» ، در سالِ 1479 ، در شهرِ «ساسارام» زاده (متولد) شد ؛ و در پیرامونِ (حدودِ) پانزده سالگی (1494) ، به چرائیِ (به دلیلِ) ناسازگاریهائی (اختلافاتی) که با نامادریاش داشت ، به شهرِ «جانپور» از «پادشاهیِ دهلی» گریخت (فرار کرد) ؛ و در آنجا ، فَراگیرِیهایِ (تحصیلاتِ) خود به زبانِ پارسی (فارسی) را دنبال کرد ؛ و در پیرامونِ (حدودِ) سالِ 1497 ، به ساسارام بازگشت ، و راهبریِ (ادارهء) سرزمینِ پدرش ، «حسن خانِ سوری» ، را بدست گرفت ؛ و پس از چندی ، به چرائیِ (به دلیلِ) پیروزیهایش (موفقیتهایش) در این کار ، به «کاردانی» (مُدَبِّر بودن) ، نامی (مشهور) شد.
«فریدالدین» در سال 1520 ، پس از مرگِ پدرش ، «حسن خانِ سوری» ، سرزمینِ کرایهایِ پدرش را از «ابراهیم خان لودی» (11) ، کرایه کرد ؛ و سپس در مبارزه با برادرِ ناتنیاش ، سلیمان ، پیروز شد ؛ و سرزمینِ او را به زیرِ فرمانِ خود ، درآورد . یادآوری میشود که «ابراهیم خان لودی» (11) ، واپسین (آخرین) فرمانروایِ شاهیخاندانِ (سلسلهء) «لودیِ» (5) از «پادشاهیِ دهلی» (4) بوده است.
در اینجا ، بد نیست یادآوری شود که در «پادشاهیِ دهلی» ، پنج شاهیخاندان (سلسله) ، یکیپسازدیگری به فرمانروائی (حکومت) رسیدند ؛ که سه شاهیخاندانِ (سلسلهء) نخست ، از «ترکانِ فارسزبانشده» بودند ؛ و دو شاهیخاندانِ (سلسلهء) چهارم و پنجم ، از «پشتونها» (6) بودند ؛ و همانجور که میدانید ، «پشتونها» «ایرانیتبار» بودهاند و هستند . همچنین بد نیست یادآوری کنم که «ترکانِ فارسزبانشدهء» بالایادشده (فوقالذکر) ، نیاکانِ «افغانها و تاجیکهایِ چشمبادامیِ امروزهروز» بودهاند.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Babur
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Mughal_Empire
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Khanwa
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Delhi_Sultanate
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Lodi_dynasty
(6) https://en.wikipedia.org/wiki/Pashtuns
(7) http://geacron.com/home-en/
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Sher_Shah_Suri
(9) https://en.wikipedia.org/wiki/Sur_(Pashtun_tribe)
(10) https://en.wikipedia.org/wiki/Sasaram
(11) https://en.wikipedia.org/wiki/Ibrahim_Khan_Lodi
Historical Context in the year 1527 CE
__________________________________________
در سالِ 1527 ز.{زادروزی}(میلادی) ، «بابُر» (1) ، فرمانروایِ «امپراتوریِ مغولیِ گورکانی» (2) ، با براه انداختنِ «جنگ خانوا» (3) ، بجاماندهء (باقیماندهء) قلمرویِ «پادشاهیِ دهلی» (4) ، که بدستِ شاهیخاندانِ (سلسلهء) «لودیِ» (5) «پشتونتبار» (6) افتاده بود ، را زورگیری (تسخیر) کرد ؛ و گسترهء زیرِ فرمانِ خود را ، افزایشی رونهیدنی (قابلِ توجه) داد (7) . در گستردهگوئیِ (توضیحِ) کِناریرخدادهایِ (حواشیِِ) این رویداد ، باید گفت:
در آوریل 1527 ، کسی بنامِ «فریدالدین» (شیر شاهِ سوری) (8) ، که یک «ایرانیتبارِ» از تیرهء (طایفهء) «سور» (9) بود ، پس از نابود کردنِ همهء دشمنانش در «ساسارام» (10) ، و سپردنِ سرزمینش به یاوَرَش (معاونش) ، به شهر «آگرا» ، پایتختِ «امپراتوریِ مغولیِ گورکانی» (2) رفت ؛ و در آنجا ، با «بابُر» (1) دیدار (ملاقات) کرد (8) . خواستهء (هدفِ) «فریدالدین» (شیرشاهِ سوری) ، این بود که برایِ بازهای (مدتی) ، با «گورکانیان» همکاری کند ؛ تا بتواند از آنها ، دادههائی (اطلاعاتی) را بدست بیاورد ؛ و سپس ، در یک بزنگاهِ (فرصتِ) درخور (مناسب) ، برپدِ (علیهِ) آنها ، خیزشِ (قیامِ) خود را آغاز کند . یادآوری میشود که «فریدالدین» (شیرشاه) ، در بازهء (مدتِ) بودنش (حضورش) در «آگرا» ، سازمان و شیوهء راهبریِ (ادارهء) ارتشِ «گورکانیان» را بررسی کرد . اگر بخواهیم که دربارهء پیشینهء (سابقهء) «فریدالدین» (شیر شاهِ سوری) (8) ، دادههایِ (اطلاعاتِ) بیشتری را بدست بدهیم (ارائه کنیم) ، باید بگوئیم که:
تیرهء (طایفهء) ایرانیتبارِ «سور» ، که سرزمینِ نیاکانیِ (آبا اجدادیِ) آنها ، در کشورِ «سند» (یا همان پاکستانِ امروزی) جایداشته است ؛ در پیرامونِ (حدودِ) سالِ 1452 ، به رهبریِ «محبت خان سوری» ، به کشورِ «بیهار» ، نوبومرَوی (مهاجرت) کردند ؛ و در شهرِ «ساسارام» (10) از آن ، مانا (ساکن) شدند ؛ و از پادشاهِ «بیهار» ، سرزمینِ بزرگی را کرایه کردند.
«فریدالدین» ، در سالِ 1479 ، در شهرِ «ساسارام» زاده (متولد) شد ؛ و در پیرامونِ (حدودِ) پانزده سالگی (1494) ، به چرائیِ (به دلیلِ) ناسازگاریهائی (اختلافاتی) که با نامادریاش داشت ، به شهرِ «جانپور» از «پادشاهیِ دهلی» گریخت (فرار کرد) ؛ و در آنجا ، فَراگیرِیهایِ (تحصیلاتِ) خود به زبانِ پارسی (فارسی) را دنبال کرد ؛ و در پیرامونِ (حدودِ) سالِ 1497 ، به ساسارام بازگشت ، و راهبریِ (ادارهء) سرزمینِ پدرش ، «حسن خانِ سوری» ، را بدست گرفت ؛ و پس از چندی ، به چرائیِ (به دلیلِ) پیروزیهایش (موفقیتهایش) در این کار ، به «کاردانی» (مُدَبِّر بودن) ، نامی (مشهور) شد.
«فریدالدین» در سال 1520 ، پس از مرگِ پدرش ، «حسن خانِ سوری» ، سرزمینِ کرایهایِ پدرش را از «ابراهیم خان لودی» (11) ، کرایه کرد ؛ و سپس در مبارزه با برادرِ ناتنیاش ، سلیمان ، پیروز شد ؛ و سرزمینِ او را به زیرِ فرمانِ خود ، درآورد . یادآوری میشود که «ابراهیم خان لودی» (11) ، واپسین (آخرین) فرمانروایِ شاهیخاندانِ (سلسلهء) «لودیِ» (5) از «پادشاهیِ دهلی» (4) بوده است.
در اینجا ، بد نیست یادآوری شود که در «پادشاهیِ دهلی» ، پنج شاهیخاندان (سلسله) ، یکیپسازدیگری به فرمانروائی (حکومت) رسیدند ؛ که سه شاهیخاندانِ (سلسلهء) نخست ، از «ترکانِ فارسزبانشده» بودند ؛ و دو شاهیخاندانِ (سلسلهء) چهارم و پنجم ، از «پشتونها» (6) بودند ؛ و همانجور که میدانید ، «پشتونها» «ایرانیتبار» بودهاند و هستند . همچنین بد نیست یادآوری کنم که «ترکانِ فارسزبانشدهء» بالایادشده (فوقالذکر) ، نیاکانِ «افغانها و تاجیکهایِ چشمبادامیِ امروزهروز» بودهاند.
(1) https://en.wikipedia.org/wiki/Babur
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Mughal_Empire
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Khanwa
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Delhi_Sultanate
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Lodi_dynasty
(6) https://en.wikipedia.org/wiki/Pashtuns
(7) http://geacron.com/home-en/
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Sher_Shah_Suri
(9) https://en.wikipedia.org/wiki/Sur_(Pashtun_tribe)
(10) https://en.wikipedia.org/wiki/Sasaram
(11) https://en.wikipedia.org/wiki/Ibrahim_Khan_Lodi
۹۲۶
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.