نجوای عشق پارت ۵۷ بخش اول
گفت یه آقایی با شما کار داره من:خیله خوب رزی من میرم رزی:میای دوباره من:آره میام رفتم دیدم جونگ کوک خیلی خوشتیپ شده من:جونگ کوک
از زبون جونگ کوک
برگشته بودم که نایکا صدام زد برگشتم دیدمش محوش شدم کلا بعد نزدیک هم شدیم من:عشقم خیلی خوشگل شدی دارم میمیرم نایکا:توهم خوشتیپ شدی
از زبون خودم
من چرا کرواتت کجه بیا جلو کرواتشو در آوردم و درستش کردم من:آهان (من جا نایکا بودم اگه خیلی جذاب شده بود و دلبری میکرد میگرفتم با همون کروات خفش میکردم😬😂🤣🤣) بعد از کرواتش گرفتم کشیدم سمت خودم و لبامو چسبوندم رو لباش و لباشو مک زدم و خوردم بعد جدا شدم که اونم گرفتم و لبامو مک میزد و میخورد بعد جدا شد دیدم تهیونگ تو ماشینه یهو اومد بیرون دویید رفت تو من:کجا تهیونگ:میخوام زنمو ببینم جلومو نگیرید😢 بعد ولش کردم تهیونگ:شمام بمونید هینجا لبا همدیگرو ماچ کنید کوک:میاما تهیونگ رفت تو مام رفتیم تو که جونگ کوک منو گرفت و نزاشت برم تو و دوتا دستاشو دور کمرم حلقه کرد منم دستامو گذاشتم رو شونش من:موی بلوند خیلی بهت میاد کوک:بخاطر عشقم رنگ کردم دیگه میخواستم باهات ست کنم😍 کوک:توله سگ خوشگل من:عوضی جذاب😍 بعد تهیونگ با رزی اومدن و رفتیم باغ عروسیشون تو باغ بود ماهم شاهد عقدشون بودیم عاقد پرسید هر دو گفتن بله من:هورااااا😄 🐱کوک:👏👏👏👏👏👏😄🐰🐰 بعد ماهم امضا کردیم جونگ کوک اومد در گوشم کوک:یادم رفت بهت بگم دوست دارم منم رفتم گوشش و گفتم من:منم دوست دارم بعد گرفت نوک دماغمو لیس زد من:😍 کوک:خوشمزه بود بسیار😋 من:نوک دماغم کوک:بلی بعد لبمو گاز گرفتم و رفتم در گوشش من:کثافت کوک:خودتی🙂 بعد دستم رو میز بود که دستمو گرفت بعد چند دقیقه یه آهنگ گذاشتن کوک:بریم دستشو دراز کرد من:بریم دستشو گرفتم و منو برد وسط دو تا دستاشو دور کمرم حلقه کرد و منم دستانو دورش حلقه کردم بعد تهیونگ و رزی هماومدن کوک:منو جونگ کوک یجوری بودیم همه فکر میکردن ما عروس و دومادیم اونا دارن ادامونو در میارن(چون ما عاشقانه تر بودیم😂😂😂😂🤣😏) بعد آهنگ تموم شد من و جونگ کوک رفتیم نشستیم کوک:نایکا من میرم الان میام من:کجا کوک:دسشویی من:برو رفت چند دقیقه بعد یکی اومد کنارم نشست مرد بود میخواستم یه چیزی بهش بگم ولی نگفتم چون نمیخواستم عروسی رزی خراب شه بعد میخواست بهم دست بزنه من:فقط دوست دارم دستت بهم بخوره
از زبون جونگ کوک
رفتم دوباره پیش نایکا که دیدم یکی کنارش نشسته (جناب جئون باید مراقب نایکا باشی گرگ زیاد هست😂😂😂😐) دستشو آورد بالا منم بدون اینکه عروسی خراب شه رفتم جلو دستشو محکم گرفتم فشار دادم و در گوشش گفتم من:اکه فقط دستت میخورد پدرتو در میاوردم پاشو گمشو برو اونور گفت تو کیشی من:شوهرشم بدو برو
از زبون جونگ کوک
برگشته بودم که نایکا صدام زد برگشتم دیدمش محوش شدم کلا بعد نزدیک هم شدیم من:عشقم خیلی خوشگل شدی دارم میمیرم نایکا:توهم خوشتیپ شدی
از زبون خودم
من چرا کرواتت کجه بیا جلو کرواتشو در آوردم و درستش کردم من:آهان (من جا نایکا بودم اگه خیلی جذاب شده بود و دلبری میکرد میگرفتم با همون کروات خفش میکردم😬😂🤣🤣) بعد از کرواتش گرفتم کشیدم سمت خودم و لبامو چسبوندم رو لباش و لباشو مک زدم و خوردم بعد جدا شدم که اونم گرفتم و لبامو مک میزد و میخورد بعد جدا شد دیدم تهیونگ تو ماشینه یهو اومد بیرون دویید رفت تو من:کجا تهیونگ:میخوام زنمو ببینم جلومو نگیرید😢 بعد ولش کردم تهیونگ:شمام بمونید هینجا لبا همدیگرو ماچ کنید کوک:میاما تهیونگ رفت تو مام رفتیم تو که جونگ کوک منو گرفت و نزاشت برم تو و دوتا دستاشو دور کمرم حلقه کرد منم دستامو گذاشتم رو شونش من:موی بلوند خیلی بهت میاد کوک:بخاطر عشقم رنگ کردم دیگه میخواستم باهات ست کنم😍 کوک:توله سگ خوشگل من:عوضی جذاب😍 بعد تهیونگ با رزی اومدن و رفتیم باغ عروسیشون تو باغ بود ماهم شاهد عقدشون بودیم عاقد پرسید هر دو گفتن بله من:هورااااا😄 🐱کوک:👏👏👏👏👏👏😄🐰🐰 بعد ماهم امضا کردیم جونگ کوک اومد در گوشم کوک:یادم رفت بهت بگم دوست دارم منم رفتم گوشش و گفتم من:منم دوست دارم بعد گرفت نوک دماغمو لیس زد من:😍 کوک:خوشمزه بود بسیار😋 من:نوک دماغم کوک:بلی بعد لبمو گاز گرفتم و رفتم در گوشش من:کثافت کوک:خودتی🙂 بعد دستم رو میز بود که دستمو گرفت بعد چند دقیقه یه آهنگ گذاشتن کوک:بریم دستشو دراز کرد من:بریم دستشو گرفتم و منو برد وسط دو تا دستاشو دور کمرم حلقه کرد و منم دستانو دورش حلقه کردم بعد تهیونگ و رزی هماومدن کوک:منو جونگ کوک یجوری بودیم همه فکر میکردن ما عروس و دومادیم اونا دارن ادامونو در میارن(چون ما عاشقانه تر بودیم😂😂😂😂🤣😏) بعد آهنگ تموم شد من و جونگ کوک رفتیم نشستیم کوک:نایکا من میرم الان میام من:کجا کوک:دسشویی من:برو رفت چند دقیقه بعد یکی اومد کنارم نشست مرد بود میخواستم یه چیزی بهش بگم ولی نگفتم چون نمیخواستم عروسی رزی خراب شه بعد میخواست بهم دست بزنه من:فقط دوست دارم دستت بهم بخوره
از زبون جونگ کوک
رفتم دوباره پیش نایکا که دیدم یکی کنارش نشسته (جناب جئون باید مراقب نایکا باشی گرگ زیاد هست😂😂😂😐) دستشو آورد بالا منم بدون اینکه عروسی خراب شه رفتم جلو دستشو محکم گرفتم فشار دادم و در گوشش گفتم من:اکه فقط دستت میخورد پدرتو در میاوردم پاشو گمشو برو اونور گفت تو کیشی من:شوهرشم بدو برو
۲۲.۳k
۲۶ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.