فیک آقای خشن قسمت ۵۶
موقع شام شد و جون کوک از بیرون غذا سفارش داد تهیونگ رفت تحویل گرفت
کوکی سفره انداخت و ماریسا اومد نشست شام خوردن ظرف هارو شست بچه گریه کرد
ماریسا دوید سمتش بغلش کرد و زیرشو تمیز کرد جون کوک براش شیشه شیر آورد
و یکمی براش کیوت شد آنوشا خیلی خوششش اومد و میخواست بیاد بغل جون کوک ماریسا داد به جون کوک و آنوشا میخندید جون کوک به آنوشا شیشه شیر داد وداد بغل ماریسا و باد گلو زد و موقع خوابش شد ماریسا آنوشا رو خوابوند و رفت برای همه چایی ریختش بعداز چایی همه آماده ای خواب شدن صبح شد تهیونگ صبحانه آماده کرد و کوکی رفت بقیه رو صدا کنه ماریسا رفت جون کوک رو بیدار کنه دید نیست رفت اتاق آنوشا دید توی تخت آنوشا خوابیدن دوتایی سریع با گوشی عکس گرفتش بقیه رو آروم صدا کرد و گفت بیایید بیبنید چقدر ناز خوابیدن
کوکی سفره انداخت و ماریسا اومد نشست شام خوردن ظرف هارو شست بچه گریه کرد
ماریسا دوید سمتش بغلش کرد و زیرشو تمیز کرد جون کوک براش شیشه شیر آورد
و یکمی براش کیوت شد آنوشا خیلی خوششش اومد و میخواست بیاد بغل جون کوک ماریسا داد به جون کوک و آنوشا میخندید جون کوک به آنوشا شیشه شیر داد وداد بغل ماریسا و باد گلو زد و موقع خوابش شد ماریسا آنوشا رو خوابوند و رفت برای همه چایی ریختش بعداز چایی همه آماده ای خواب شدن صبح شد تهیونگ صبحانه آماده کرد و کوکی رفت بقیه رو صدا کنه ماریسا رفت جون کوک رو بیدار کنه دید نیست رفت اتاق آنوشا دید توی تخت آنوشا خوابیدن دوتایی سریع با گوشی عکس گرفتش بقیه رو آروم صدا کرد و گفت بیایید بیبنید چقدر ناز خوابیدن
۱.۹k
۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.