فردین کوراوند
"فردین کوراوند"، شاعر، مدرس، داستان نویس، روزنامهنگار، فعال مطبوعاتی و رئیس "انجمن قلم شهرزاد" و انجمن شعر "سهشنبههای مهربان" زادهی سال ۱۳۵۸ خورشیدی، شهر اهواز است.
او، فعالیت خود را از سال ۱۳۷۷ با مطبوعات و صفحه ادبی نشریات آغاز کرد و در حوزه داستاننویسی، شعر و ترانهنویسی فعالیت داشته است، و دبیر بخش داستان جُنگ ادبی «پُـل»؛ ماهنامه ادبی «دوشنبه عصر»، دبیر چهار دوره «جشنواره داستان خوزستان» و داور چندین جشنواره شعر و داستان بوده است.
وی هماکنون مسئول «کانون ادبی کتابخانه مرکزی خوزستان» و عضو هیئت مدیره «انجمن شعر اهواز» میباشد.
▪کتابشناسی:
- آیینهای رو به جهان و مجموعه شعر رودخانهی رؤیا (دربارهی کارون) به همراه بهمن ساکی / این کتاب، مجموعه گزارشهایی از نشستهای ادبی و فرهنگی نهمین و دهمین نمایشگاه کتاب خوزستان است که به سفارش معاونت فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و حمایت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی خوزستان پدید آمده است. این کتاب در چهار فصل تألیف، گردآوری و تدوین شده است که گزارشِ مشروحِ بیش از ۶۰ رویداد ادبی و فرهنگی در مدتزمان برگزاری نمایشگاههای کتاب خوزستان در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ است.
- بر کرانهی کارون
و...
▪نمونه شعر:
(۱)
[حصر / در پنجاه سالگی درگذشت دکتر محمد مصدق]
شلیک کن!
این طالعِ خونینِ عاشق بود
همواره سهمِ سینهی عاشق، شقایق بود
شلیک کن! از قرنهای قرن در این خاک
سهمِ زنان زندانوُ، سهمِ مردها دِق بود
از سِیلِ بنیانکن بپرس و، خِیلِ موجیها
پایان آن شبها کدامین صبحِ صادق بود؟
هر دستهی چاقو، زمانی سروی آزاد و
هر تختهپاره روزگاری دور قایق بود
این گرگهای گلّهدار این رمّههای رام
مصداقِ ننگینِ «خلایق هر چه لایق» بود
***
ای حصر! ای قصرِ تب و توفان! -شبت روشن-
هر بار ایوانت، به رنگی، گرمِ هِقهِق بود
یک فصل سُرخ از هُرمِ خونِ «شیر علی مردان»
یک فصل سبزِسبز چون میرِ حقایق بود
یک سو جدالِ تیغ و رگ در فینِ کاشان و
یک سو غروبِ سرد و تاریکِ «مصدّق» بود
***
شلیک کن! –ای دستِ پنهان در سیاهیها!-
این ما وُ، این قلبی که روزی سخت عاشق بود.
او، فعالیت خود را از سال ۱۳۷۷ با مطبوعات و صفحه ادبی نشریات آغاز کرد و در حوزه داستاننویسی، شعر و ترانهنویسی فعالیت داشته است، و دبیر بخش داستان جُنگ ادبی «پُـل»؛ ماهنامه ادبی «دوشنبه عصر»، دبیر چهار دوره «جشنواره داستان خوزستان» و داور چندین جشنواره شعر و داستان بوده است.
وی هماکنون مسئول «کانون ادبی کتابخانه مرکزی خوزستان» و عضو هیئت مدیره «انجمن شعر اهواز» میباشد.
▪کتابشناسی:
- آیینهای رو به جهان و مجموعه شعر رودخانهی رؤیا (دربارهی کارون) به همراه بهمن ساکی / این کتاب، مجموعه گزارشهایی از نشستهای ادبی و فرهنگی نهمین و دهمین نمایشگاه کتاب خوزستان است که به سفارش معاونت فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و حمایت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی خوزستان پدید آمده است. این کتاب در چهار فصل تألیف، گردآوری و تدوین شده است که گزارشِ مشروحِ بیش از ۶۰ رویداد ادبی و فرهنگی در مدتزمان برگزاری نمایشگاههای کتاب خوزستان در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ است.
- بر کرانهی کارون
و...
▪نمونه شعر:
(۱)
[حصر / در پنجاه سالگی درگذشت دکتر محمد مصدق]
شلیک کن!
این طالعِ خونینِ عاشق بود
همواره سهمِ سینهی عاشق، شقایق بود
شلیک کن! از قرنهای قرن در این خاک
سهمِ زنان زندانوُ، سهمِ مردها دِق بود
از سِیلِ بنیانکن بپرس و، خِیلِ موجیها
پایان آن شبها کدامین صبحِ صادق بود؟
هر دستهی چاقو، زمانی سروی آزاد و
هر تختهپاره روزگاری دور قایق بود
این گرگهای گلّهدار این رمّههای رام
مصداقِ ننگینِ «خلایق هر چه لایق» بود
***
ای حصر! ای قصرِ تب و توفان! -شبت روشن-
هر بار ایوانت، به رنگی، گرمِ هِقهِق بود
یک فصل سُرخ از هُرمِ خونِ «شیر علی مردان»
یک فصل سبزِسبز چون میرِ حقایق بود
یک سو جدالِ تیغ و رگ در فینِ کاشان و
یک سو غروبِ سرد و تاریکِ «مصدّق» بود
***
شلیک کن! –ای دستِ پنهان در سیاهیها!-
این ما وُ، این قلبی که روزی سخت عاشق بود.
۴.۱k
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.