خانواده ی من
خانواده ی من
پارت ۱۰💎
آسدور : ماشین داشته باشمم گواهینامه ندارم
جانر : آها
آسدور : با اتوبوس بریم ؟
جانر : پس ماشینم چی ؟
آسدور : سوییچت رو بده به نگهبان زنگ بزن به رفیق جون جونیت تا ببره بذاره دم خونتون
جانر : اصلا چه کاریه زنگ بزنم به سرکان بیاد مارو ببره بیمارستان بعدش تو رو هم میرسونیم خونه
آسدور : نه من خودم با اتوبوس برمیگردم
جانر : آخه چرا ؟ تو رو هم میرسوندیم
اسدور : نه من خودم تنهایی میرم
جانر : اصلا صبر کن زنگ بزنم به سرکان بعدش تصمیم میگیریم چکار کنیم
آسدور : راست میگی
جانر : جواب نداد
آسدور : دوباره بزن
جانر : ایندفعه جواب داد
سرکان : الو سلام رفیق چطوری
جانر : سلام داداش خوب نیستم به فنا رفتم
سرکان : 😂😂 تمرین ها رو نتونستی حل کنی ؟
جانر : تمرین چی چی ؟ از پام گیر کرد به میز سرم داغون شد پامم فکر کنم شکست
سرکان : چی میگی ؟ الان کجایی ؟ هنوز تو مدرسه ای ؟ چیکار کردی ؟
جانر : آره تو مدرسه ام شانس اوردم آسدور اونجا بود کمکم کرد
سرکان : اوووووو
جانر : مرگو اوووووو زهر مارو اوووووو من پام داغونه نمیتونم رانندگی کنم آسدور هم گواهینامه نداره پاشو یه تاکسی بگیر بیا مدرسه ماشین منو تو برون نمیخوام ماشینم اینجا بمونه زودباش
سرکان : باشه تا یه ربع دیگه اونجام
جانر : خداحافظ فقط سریع باش پام خیلی درد میکنه
سرکان : باشه خداحافط
آسدور : چی شد چی میگه ؟
جانر : تا یه ربع دیگه میاد
آسدور : خیل خب پس من رفتم
جانر : خب بمون تو رو هم میرسونیم نمیخواد با اتوبوس بری
آسدور : نه مرسی خودم میرم
جانر : اوفففف محض رضای خدا یه لحظه دست از یه دنده بودنت بردار تو بزرگ شی یه زن آلفا میشی که ادمو بیچاره میکنه
اسدور : چی ؟ زن آلفا دیگه چیه ؟
جانر : یه زن آزاد و قوی که مستقله و به کمک کسی نیاز نداره
آسدور : چه قشنگ گفتی دقیقا همینی که میگی میشم خیلی هم عالیه
جانر : خب یه دیقه از این کارات دست بردار مگه چی میشه ؟
آسدور : وایییی دیوونه ام کردی باشه باهات میام
جانر : اوهبههههه همینه یکمی هم یه دنده نباش
سرکان : پسر چه بلایی سرت اومده ؟
جانر : هیچی بابا زخم سرمو که آسدور ضدعفونی کرد ولی پام خیلی درد میکنه بیا منو ببر بیمارستان اسدور هم برسون خونشون
سرکان : آسدور دستت درد نکنه با اینکه جانر اینهمه اذیتتون کرده بود بازم کمکش کردی خیلی ممنون
آسدور : خواهش میکنم . فقط اینو به داداشام نگید کلا به هیچ کس نگید چونکه هم واسه من هم واسه خودتون بد میشه
جانر : خیالت راحت به کسی نمیگیم
آسدور : ممنون
جانر : من از تو ممنونم تو کمکم کردی
اسدور : هرکی جای من بود همین کارو میکرد
جانر : نمیکرد ، من این به همه شما بدی کردم ولی تو بازم به من کمک کردی
آسدور : کاری نکردم ، خب دیگه تقدیر و تشکر بسه بریم بیمارستان
پارت ۱۰💎
آسدور : ماشین داشته باشمم گواهینامه ندارم
جانر : آها
آسدور : با اتوبوس بریم ؟
جانر : پس ماشینم چی ؟
آسدور : سوییچت رو بده به نگهبان زنگ بزن به رفیق جون جونیت تا ببره بذاره دم خونتون
جانر : اصلا چه کاریه زنگ بزنم به سرکان بیاد مارو ببره بیمارستان بعدش تو رو هم میرسونیم خونه
آسدور : نه من خودم با اتوبوس برمیگردم
جانر : آخه چرا ؟ تو رو هم میرسوندیم
اسدور : نه من خودم تنهایی میرم
جانر : اصلا صبر کن زنگ بزنم به سرکان بعدش تصمیم میگیریم چکار کنیم
آسدور : راست میگی
جانر : جواب نداد
آسدور : دوباره بزن
جانر : ایندفعه جواب داد
سرکان : الو سلام رفیق چطوری
جانر : سلام داداش خوب نیستم به فنا رفتم
سرکان : 😂😂 تمرین ها رو نتونستی حل کنی ؟
جانر : تمرین چی چی ؟ از پام گیر کرد به میز سرم داغون شد پامم فکر کنم شکست
سرکان : چی میگی ؟ الان کجایی ؟ هنوز تو مدرسه ای ؟ چیکار کردی ؟
جانر : آره تو مدرسه ام شانس اوردم آسدور اونجا بود کمکم کرد
سرکان : اوووووو
جانر : مرگو اوووووو زهر مارو اوووووو من پام داغونه نمیتونم رانندگی کنم آسدور هم گواهینامه نداره پاشو یه تاکسی بگیر بیا مدرسه ماشین منو تو برون نمیخوام ماشینم اینجا بمونه زودباش
سرکان : باشه تا یه ربع دیگه اونجام
جانر : خداحافظ فقط سریع باش پام خیلی درد میکنه
سرکان : باشه خداحافط
آسدور : چی شد چی میگه ؟
جانر : تا یه ربع دیگه میاد
آسدور : خیل خب پس من رفتم
جانر : خب بمون تو رو هم میرسونیم نمیخواد با اتوبوس بری
آسدور : نه مرسی خودم میرم
جانر : اوفففف محض رضای خدا یه لحظه دست از یه دنده بودنت بردار تو بزرگ شی یه زن آلفا میشی که ادمو بیچاره میکنه
اسدور : چی ؟ زن آلفا دیگه چیه ؟
جانر : یه زن آزاد و قوی که مستقله و به کمک کسی نیاز نداره
آسدور : چه قشنگ گفتی دقیقا همینی که میگی میشم خیلی هم عالیه
جانر : خب یه دیقه از این کارات دست بردار مگه چی میشه ؟
آسدور : وایییی دیوونه ام کردی باشه باهات میام
جانر : اوهبههههه همینه یکمی هم یه دنده نباش
سرکان : پسر چه بلایی سرت اومده ؟
جانر : هیچی بابا زخم سرمو که آسدور ضدعفونی کرد ولی پام خیلی درد میکنه بیا منو ببر بیمارستان اسدور هم برسون خونشون
سرکان : آسدور دستت درد نکنه با اینکه جانر اینهمه اذیتتون کرده بود بازم کمکش کردی خیلی ممنون
آسدور : خواهش میکنم . فقط اینو به داداشام نگید کلا به هیچ کس نگید چونکه هم واسه من هم واسه خودتون بد میشه
جانر : خیالت راحت به کسی نمیگیم
آسدور : ممنون
جانر : من از تو ممنونم تو کمکم کردی
اسدور : هرکی جای من بود همین کارو میکرد
جانر : نمیکرد ، من این به همه شما بدی کردم ولی تو بازم به من کمک کردی
آسدور : کاری نکردم ، خب دیگه تقدیر و تشکر بسه بریم بیمارستان
۲.۲k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.