عاشقانه
هر جمعه، یاد و خاطراتت این حوالی ست
هر دفعه می پرسم: «خدایا! این چه حالیست!؟»
چیزی نفهمیدم از این احساس مبهم!
نوع تمام جمله های دل سؤالیست
یک عمر درس عاشقی خواندیم و هر ترم
در کارنامه، نمره ی اندوه، عالیست!
هر بار دل تا مرزهای عشق میرفت
از سوی عقل اخطار می آمد: «خیالی ست»
دیگر قدمهایم معلق مانده انگار
تا انتها رفتن، گمانم، احتمالی ست
بغض هوای ابری ام را جمعه، تَر کرد
باریده ام بر شوره زارانی که خالی ست
این جمعه را هم خاطراتت، جمعه تر کرد!
در روح ویران تا همیشه خشکسالی ست!!!
هر دفعه می پرسم: «خدایا! این چه حالیست!؟»
چیزی نفهمیدم از این احساس مبهم!
نوع تمام جمله های دل سؤالیست
یک عمر درس عاشقی خواندیم و هر ترم
در کارنامه، نمره ی اندوه، عالیست!
هر بار دل تا مرزهای عشق میرفت
از سوی عقل اخطار می آمد: «خیالی ست»
دیگر قدمهایم معلق مانده انگار
تا انتها رفتن، گمانم، احتمالی ست
بغض هوای ابری ام را جمعه، تَر کرد
باریده ام بر شوره زارانی که خالی ست
این جمعه را هم خاطراتت، جمعه تر کرد!
در روح ویران تا همیشه خشکسالی ست!!!
۱۳.۴k
۰۱ مرداد ۱۴۰۱