سالها پیش ..... روزی در کلاس....... زنگ انشاء ......
سالها پیش ..... روزی در کلاس....... زنگ انشاء ......
"من می خواهم در آینده شهید بشوم برای اینکه..."
معلم که خنده اش گرفته بود پرید وسط حرف علی و گفت:
"ببین علی جان موضوع انشا این بود که در آینده می خواین چه کاره بشین، باید در مورد یه شغل یا کار توضیح می دادی... ...
مثلا پدر خودت چه کاره ست؟ "
" خانم اجازه...شــهــــیــد..."
برای سلامتی تمام مدافعان حرم صلوات
#اللهم-صل-علی-محمد-وال-محمد-وعجل-فرجهم
#شهدا
#مدافع-حرم
"من می خواهم در آینده شهید بشوم برای اینکه..."
معلم که خنده اش گرفته بود پرید وسط حرف علی و گفت:
"ببین علی جان موضوع انشا این بود که در آینده می خواین چه کاره بشین، باید در مورد یه شغل یا کار توضیح می دادی... ...
مثلا پدر خودت چه کاره ست؟ "
" خانم اجازه...شــهــــیــد..."
برای سلامتی تمام مدافعان حرم صلوات
#اللهم-صل-علی-محمد-وال-محمد-وعجل-فرجهم
#شهدا
#مدافع-حرم
۵۷۴
۱۷ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.