"جنبش بازیابی ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء ایرانی"
"جنبش بازیابی ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء ایرانی"
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
پیشگفتار : پیشینهء "دانش" و "خردشناسی" (فلسفه) ایران ، از آغاز تا سال 747 زادروزی (میلادی)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
پس از اینکه مردم ایرانی نژاد "تپه آسیاب" (1) { امروزه در پدفراز (جنوب) شهر امروزی کرمانشاه} ، درپیرامون سال 11000 پ.ز. به فرهنگ نوسنگی ، و بواژگانی دیگر به فناوری های "کشاورزی" "دامپروری" و "خانه سازی" دست یافتند ، و از شکار کردن جانوران کوهستان ، و جمع آوری گیاهان خوراکی خودروی کوهستان ، و بواژگانی دیگر از وابستگی به کوهستان رهائی یافتند ؛ از پیرامون سال 8000 پ.ز. برای بهره برداری از آمادگی (استعداد) بالای میاندورود "دجله-فرات" در کشاورزی ، از میانهء زاگرس به این سرزمین نوبومروی (مهاجرت) کردند . آنها سپس در آنجا برای نخستین بار در جهان ، در پیرامون سال 5350 پ.م. به فرهنگ "مس – سنگی" ، و در پیرامون سال 3800 پ.ز. به فرهنگ برنز دست یافتند . در پیرامون سال 3500 پ.ز. ، سومریان ایرانی نژاد ، با پدید آوردن فناوری "نوشتن" (2)، نخستین کسانی بودند که از "پیش از تاریخ" به "تاریخ" پاگذاردند ، و شهرنشینی (تمدن) را پدید آوردند (3) . هنگامیکه "سومریان ایرانی نژاد" ، درگیر پدید آوردن "شهرنشینی" (تمدن) ، "دانش" ، و "خردشناسی" (فلسفه) بودند ، یونانی ها به گله داری و کوچ کردن از جائی به جائی دیگر سرگرم بوده اند ؛ و زیستندگان پهنه های دیگر اروپا نیز از یونانی ها "پس افتاده تر" (عقب مانده تر) بوده اند . به هرچگونی (به هر صورت) ، "سومریان ایرانی نژاد" از همان آغاز هنگامهء تاریخ ، راهبرد (سیاست) گسترش دادن خود در "بلند دشت (فلات) ایران" ، "کوهستان زاگرس" ، "میاندورود کرخه کارون" ، "گیلان و مازندران" ، "میاندورود کورا - ارس" ، "هاتیا" (آناتولی) ، و "سرزمین پونت – خزر" (4) را برگزیدند و از آن پیروی کردند ؛ و پادشاهی های کوچک وبزرگ فراوانی را در این سرزمین ها پدید آوردند (5)(6)(7)، که بهترین آنها "پادشاهی پارس" بود .
پارس ها با پدید آوردن "شاهنشاهی هخامنشیان" به رهبری کورش بزرگ در سال 559 پ.ز. ، توانستند فرهنگ و شهرنشینی سومریان را به بالاترین شکوفائی اش برسانند . از میان این شکوفائی ها باید از بالندگی (رشد) یافتن بسیار چشمگیر "دانش" ، "هنر" ، "فناوری" ، "خردشناسی" (فلسفه) ، و "خداشناسی" یاد کرد (8). ایرانیان در زمینهء "خداشناسی" به آن اندازه پیشرفت کرده بودند که "میترا پرستی" و "مزدا پرستی" (دین زرتشت) در میان اروپائیان و بویژه یونانی ها ، پیروان بسیارفراوانی پیدا کرده بود .
پس از تازش اسکندر یونانی (مقدونی) به "ایران هخامنشی" در سال 335 پ.ز. ، یونانیان دست به بزرگترین دزدی تاریخ زدند و در کنار بردن زر و سیم ایران ؛ دانشمندان ، خردشناسان (فیلسوفان) ، هنرمندان ، اندازگران (مهندسان) ؛ و همچنین نوشتارهای (کتاب های) هخامنشیان دربارهء این زمینه ها را از ایران دزدیده و به یونان بردند {1}. این دزدی بزرگ ، پدید آمدن دانشمندان یونانی و شکوفائی سودآورانه (اقتصادی) یونان و دگرش یافتنش (تبدیل شدنش) به یک "امپراتوری بسیار بزرگ و توانمند" با شکوفائی در زمینه های "خردشناسی" (فلسفه) ، "دانش" ، "هنر" ، و "فناوری"را بدنبال خود آورد ؛ و از سوی دیگر ، ایران را سرزمینی بدون "پول" و"نیروی انسانی چیره دست" در همان زمینه ها گرداند .
پس از پیروز شدن شاهیخاندان اشکانیان بر "یونانیان مرزدر" (متجاوز) ، و بیرون راندن آنها از ایران ، نوشتارهای (کتاب های) فرهنگی از نهان گوشه های خانه ها بیرون آورده شدند ، و دوباره روند آفرینش های فرهنگی در ایران آغاز گردید . در هنگامهء فرمانروائی ساسانیان نیز ، این روند آفرینش های فرهنگی ، با تندی بیشتری دنبال شد .
از آنجا که دلبستگی یونانیان و دیگر اروپائیان به "مزدا پرستی(زرتشتگرائی)" (میترا پرستی) در هنگامهء فرمانروائی ساسانیان نیز همچنان پایدار مانده بود ، بسیاری از مردم امپراتوری روم ، برای پیدا کردن آشنائی بیشتر با این دو دین ، به ایران می رفتند و گاهبازه ای را در آنجا به سر می بردند . یکی از این مردم ، "عیسی رهاساز" (عیسی مسیح) {2} بود که در سال 7 زادروزی (میلادی) در زیستهء (سن) 12 سالگی به ایران آمد تا با دین زرتشت ، آشنائی بیشتری پیدا کند . عیسی در سال 28 زادروزی ، در زیستهء (سن) 34 سالگی به استان "جودیا" از امپراتوری روم بازگشت و در کنار "یحیی جانپاکساز" {3} به گسترش دادن دین زرتشت پرداخت . امپراتور روم که دشمن ایران ساسانی و زرتشتگرائی بود ، در گام نخست ، جان پاک "یحیی" را در سال 29 زادروزی (میلادی) گرفت و سپس در سال 3
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
پیشگفتار : پیشینهء "دانش" و "خردشناسی" (فلسفه) ایران ، از آغاز تا سال 747 زادروزی (میلادی)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
پس از اینکه مردم ایرانی نژاد "تپه آسیاب" (1) { امروزه در پدفراز (جنوب) شهر امروزی کرمانشاه} ، درپیرامون سال 11000 پ.ز. به فرهنگ نوسنگی ، و بواژگانی دیگر به فناوری های "کشاورزی" "دامپروری" و "خانه سازی" دست یافتند ، و از شکار کردن جانوران کوهستان ، و جمع آوری گیاهان خوراکی خودروی کوهستان ، و بواژگانی دیگر از وابستگی به کوهستان رهائی یافتند ؛ از پیرامون سال 8000 پ.ز. برای بهره برداری از آمادگی (استعداد) بالای میاندورود "دجله-فرات" در کشاورزی ، از میانهء زاگرس به این سرزمین نوبومروی (مهاجرت) کردند . آنها سپس در آنجا برای نخستین بار در جهان ، در پیرامون سال 5350 پ.م. به فرهنگ "مس – سنگی" ، و در پیرامون سال 3800 پ.ز. به فرهنگ برنز دست یافتند . در پیرامون سال 3500 پ.ز. ، سومریان ایرانی نژاد ، با پدید آوردن فناوری "نوشتن" (2)، نخستین کسانی بودند که از "پیش از تاریخ" به "تاریخ" پاگذاردند ، و شهرنشینی (تمدن) را پدید آوردند (3) . هنگامیکه "سومریان ایرانی نژاد" ، درگیر پدید آوردن "شهرنشینی" (تمدن) ، "دانش" ، و "خردشناسی" (فلسفه) بودند ، یونانی ها به گله داری و کوچ کردن از جائی به جائی دیگر سرگرم بوده اند ؛ و زیستندگان پهنه های دیگر اروپا نیز از یونانی ها "پس افتاده تر" (عقب مانده تر) بوده اند . به هرچگونی (به هر صورت) ، "سومریان ایرانی نژاد" از همان آغاز هنگامهء تاریخ ، راهبرد (سیاست) گسترش دادن خود در "بلند دشت (فلات) ایران" ، "کوهستان زاگرس" ، "میاندورود کرخه کارون" ، "گیلان و مازندران" ، "میاندورود کورا - ارس" ، "هاتیا" (آناتولی) ، و "سرزمین پونت – خزر" (4) را برگزیدند و از آن پیروی کردند ؛ و پادشاهی های کوچک وبزرگ فراوانی را در این سرزمین ها پدید آوردند (5)(6)(7)، که بهترین آنها "پادشاهی پارس" بود .
پارس ها با پدید آوردن "شاهنشاهی هخامنشیان" به رهبری کورش بزرگ در سال 559 پ.ز. ، توانستند فرهنگ و شهرنشینی سومریان را به بالاترین شکوفائی اش برسانند . از میان این شکوفائی ها باید از بالندگی (رشد) یافتن بسیار چشمگیر "دانش" ، "هنر" ، "فناوری" ، "خردشناسی" (فلسفه) ، و "خداشناسی" یاد کرد (8). ایرانیان در زمینهء "خداشناسی" به آن اندازه پیشرفت کرده بودند که "میترا پرستی" و "مزدا پرستی" (دین زرتشت) در میان اروپائیان و بویژه یونانی ها ، پیروان بسیارفراوانی پیدا کرده بود .
پس از تازش اسکندر یونانی (مقدونی) به "ایران هخامنشی" در سال 335 پ.ز. ، یونانیان دست به بزرگترین دزدی تاریخ زدند و در کنار بردن زر و سیم ایران ؛ دانشمندان ، خردشناسان (فیلسوفان) ، هنرمندان ، اندازگران (مهندسان) ؛ و همچنین نوشتارهای (کتاب های) هخامنشیان دربارهء این زمینه ها را از ایران دزدیده و به یونان بردند {1}. این دزدی بزرگ ، پدید آمدن دانشمندان یونانی و شکوفائی سودآورانه (اقتصادی) یونان و دگرش یافتنش (تبدیل شدنش) به یک "امپراتوری بسیار بزرگ و توانمند" با شکوفائی در زمینه های "خردشناسی" (فلسفه) ، "دانش" ، "هنر" ، و "فناوری"را بدنبال خود آورد ؛ و از سوی دیگر ، ایران را سرزمینی بدون "پول" و"نیروی انسانی چیره دست" در همان زمینه ها گرداند .
پس از پیروز شدن شاهیخاندان اشکانیان بر "یونانیان مرزدر" (متجاوز) ، و بیرون راندن آنها از ایران ، نوشتارهای (کتاب های) فرهنگی از نهان گوشه های خانه ها بیرون آورده شدند ، و دوباره روند آفرینش های فرهنگی در ایران آغاز گردید . در هنگامهء فرمانروائی ساسانیان نیز ، این روند آفرینش های فرهنگی ، با تندی بیشتری دنبال شد .
از آنجا که دلبستگی یونانیان و دیگر اروپائیان به "مزدا پرستی(زرتشتگرائی)" (میترا پرستی) در هنگامهء فرمانروائی ساسانیان نیز همچنان پایدار مانده بود ، بسیاری از مردم امپراتوری روم ، برای پیدا کردن آشنائی بیشتر با این دو دین ، به ایران می رفتند و گاهبازه ای را در آنجا به سر می بردند . یکی از این مردم ، "عیسی رهاساز" (عیسی مسیح) {2} بود که در سال 7 زادروزی (میلادی) در زیستهء (سن) 12 سالگی به ایران آمد تا با دین زرتشت ، آشنائی بیشتری پیدا کند . عیسی در سال 28 زادروزی ، در زیستهء (سن) 34 سالگی به استان "جودیا" از امپراتوری روم بازگشت و در کنار "یحیی جانپاکساز" {3} به گسترش دادن دین زرتشت پرداخت . امپراتور روم که دشمن ایران ساسانی و زرتشتگرائی بود ، در گام نخست ، جان پاک "یحیی" را در سال 29 زادروزی (میلادی) گرفت و سپس در سال 3
۲۲.۸k
۲۳ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.