دیگه اشکامو بهت نشون نمیدم
دیگه اشکامو بهت نشون نمیدم
جای نقاشیاتو تکون نمیدم
دیگه وقتی که کنارمم نباشی
به خودم اجازه جنون نمیدم
دیگه روی میز برات گل نمیزارم
ادای مجنونارم در نمیارم
هرچی خاک نشسته باشه تو اتاقت
بخدا یه ذرشم برنمیدارم
دیگه از تو هیچ سؤالی نمیپرسم
بی خبر میمونی از شبای غصم
دیگه هرچی اتفاقم که بیوفته
نمیتونی بخونی از توی قصم
دیگه را به را برات گل نمیچینم
شب تاصبح خواب چشاتو نمیبینم
شبای باقهوه با غصه بیداری
حتی بی صدا کنارت نمیشم
نمیخوام برام بمیری..تو فقط بگو نمیری
جای نقاشیاتو تکون نمیدم
دیگه وقتی که کنارمم نباشی
به خودم اجازه جنون نمیدم
دیگه روی میز برات گل نمیزارم
ادای مجنونارم در نمیارم
هرچی خاک نشسته باشه تو اتاقت
بخدا یه ذرشم برنمیدارم
دیگه از تو هیچ سؤالی نمیپرسم
بی خبر میمونی از شبای غصم
دیگه هرچی اتفاقم که بیوفته
نمیتونی بخونی از توی قصم
دیگه را به را برات گل نمیچینم
شب تاصبح خواب چشاتو نمیبینم
شبای باقهوه با غصه بیداری
حتی بی صدا کنارت نمیشم
نمیخوام برام بمیری..تو فقط بگو نمیری
۷۹۷
۱۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.