pretty savage part 1
نازی ~
چند وقته با آرش کات کردم ، از وقتی رفته با اون دختره ی میمون حالم خیلی بده همش میخوام تنها باشم ، بدبخت وستا همه ی عصبانیتمو سر اون خالی میکنم ...
پسره ی آشغاله دراز ، ایش فوشم بلد نیستیم ...
مامان نازی ~
_ سلام وستا جان . خوبی خاله قربونت برم ؟
+ سلام خاله جون ^^ ممنونم شما خوبین ؟ نازی خوبه ؟
_ چی بگم والا ... میدونی دیگه وضعیتشو
+ نگران نباش خاله امروز خودم میام دنبالش بریم بیرون یکم حال و هواش عوض شه
_ الهی قربونت برم دستت درد نکنه
+ کاری ندارید خاله جان ؟
_ نه خاله فداتشه خداحافظ عزیزم
+ خداحافظ ^^
وستا ~
_ پسرع احمق لیاقتتو نداشت نازی ، خودتو اذیت نکن اجی ، نگاش کن! دختر شیطونی که من میشناختم کو ؟! واقعاً خیلی شکسته شدی نازی باورم نمیشه اینقد خودتو باخته باشی ...
+ اه بسه وستا ولم کن اصن تو خوب
_ وا چرا اینجوری من که چیزی نگفتم ...!
پوفففف خب باشه تو فقط قهر نباش
« دو روز بعد »
نازی ~
با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم وای خدا بازم این وستا زنگیده میخواد نصیحتم کنه
_ چته وستا ؟
+ علیکه سلام ! من خوبم تو خوبی ؟ :/
_ خب حالا کارتو بگو ...
+ پاشو یکم به خودت برس سه دم خونتونم بریم پارک
_ وستا ناموصن حال ندارم
+ گوه نخور پاشو وقت نداری بای ^^
بوق ... بوق ... بوق ...
دخترع بیشور روانی میگم حال ندارم میگع گوه نخور اصن خودت گوه نخور کثافت
{وجی«وجدان»: نازی دخترع رو شستی گذاشتی بسته ° وایی یا حضرت پشم یه ندا بدی بد نیستا سکته کردم اه}
رفتم یه دوش پنج دیقه ای گرفتم ...
موهامو فر کردم رو شونه هام ریختم ، تاپ مشکیمو با شلوار مام استایلم گرفتم ، یه مانتوی کوتاه طوسی هم پوشیدم و شالمو سرم کردم ....
البته یه آرایش کیوتم کردم ^^
{ وجی : جووون چه دلبر شدی ° تو خفه }
_ ماااااامااااانننننن مننننن دارممممم میرمممممم
+ برو دختر خونه رو گذاشتی رو سرت مراقب خودت باش
....
«خوشگل وحشی»
چند وقته با آرش کات کردم ، از وقتی رفته با اون دختره ی میمون حالم خیلی بده همش میخوام تنها باشم ، بدبخت وستا همه ی عصبانیتمو سر اون خالی میکنم ...
پسره ی آشغاله دراز ، ایش فوشم بلد نیستیم ...
مامان نازی ~
_ سلام وستا جان . خوبی خاله قربونت برم ؟
+ سلام خاله جون ^^ ممنونم شما خوبین ؟ نازی خوبه ؟
_ چی بگم والا ... میدونی دیگه وضعیتشو
+ نگران نباش خاله امروز خودم میام دنبالش بریم بیرون یکم حال و هواش عوض شه
_ الهی قربونت برم دستت درد نکنه
+ کاری ندارید خاله جان ؟
_ نه خاله فداتشه خداحافظ عزیزم
+ خداحافظ ^^
وستا ~
_ پسرع احمق لیاقتتو نداشت نازی ، خودتو اذیت نکن اجی ، نگاش کن! دختر شیطونی که من میشناختم کو ؟! واقعاً خیلی شکسته شدی نازی باورم نمیشه اینقد خودتو باخته باشی ...
+ اه بسه وستا ولم کن اصن تو خوب
_ وا چرا اینجوری من که چیزی نگفتم ...!
پوفففف خب باشه تو فقط قهر نباش
« دو روز بعد »
نازی ~
با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم وای خدا بازم این وستا زنگیده میخواد نصیحتم کنه
_ چته وستا ؟
+ علیکه سلام ! من خوبم تو خوبی ؟ :/
_ خب حالا کارتو بگو ...
+ پاشو یکم به خودت برس سه دم خونتونم بریم پارک
_ وستا ناموصن حال ندارم
+ گوه نخور پاشو وقت نداری بای ^^
بوق ... بوق ... بوق ...
دخترع بیشور روانی میگم حال ندارم میگع گوه نخور اصن خودت گوه نخور کثافت
{وجی«وجدان»: نازی دخترع رو شستی گذاشتی بسته ° وایی یا حضرت پشم یه ندا بدی بد نیستا سکته کردم اه}
رفتم یه دوش پنج دیقه ای گرفتم ...
موهامو فر کردم رو شونه هام ریختم ، تاپ مشکیمو با شلوار مام استایلم گرفتم ، یه مانتوی کوتاه طوسی هم پوشیدم و شالمو سرم کردم ....
البته یه آرایش کیوتم کردم ^^
{ وجی : جووون چه دلبر شدی ° تو خفه }
_ ماااااامااااانننننن مننننن دارممممم میرمممممم
+ برو دختر خونه رو گذاشتی رو سرت مراقب خودت باش
....
«خوشگل وحشی»
۶.۹k
۰۴ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.