سناریو
ازدواج اجباری1
پارت 15
صبح ساعت 7 بیدار شدم رفتم صبح قهوه زدم دربدن
مامان و بابا م مثل همیشه بیدار
خواهرمم بیدار شد رو مبل لم دادم داشتم گوشی
چک میکردم
جونگ کوک هم بیدار شد
ا. ت: صبح بخیر خواب آلو
جونگ کوک: صبح بخیر عزیزم
پرش زمانی به بعد از ظهر
موهای مامانمو سشوار کشیدم
لباس پوشیدم و آرایش کردم کفشمو پوشیدم ساعت شد7
جونگ کوک داشت نگام میکرد
ا. ت: چیه رو کفشام کراش زدی
جونگ کوک؛ : نه رو خودتت
ا. ت: برای کفشام
جونگ کوک: نه برای خودتت🥺😂
ب. ت: بریم
ا. ت: آره
رفتیم سوار ماشین شدیم خواهرم بین ما دوتا نشست
آهنگ رپ گذاشتم
م. ت: ا. تتتتتتت، خواهرت
ا. ت: اوکی
عوض کردم
رسیدم خونه خالم اینا قرار بود گوسفند قربانی کنن
پرش زمانی به بعد شام
ا. ت: خب کی میخواد گوسفند قربانی کنه
پ. خ: تو
ا. ت: چاقوبده
راستش من برای مامانم یه پا پسرم 2و3ساله که گوسفنده عید قربان
من میکشم
پامو گذاشتم رو فک گوسفند
پ. خ: بیا
ا. ت: پاهاشو بگیر
پ. خ: باشه
ا. ت: صبر کن کفشم دربیارم ، مامان دمپایی بده
کفشمو عوض کردم
و بریدم
و ژست گرفتم
رفتم دستمو شستم
پدر زنه پسر خالم بهم شاباش داد
رفتم پیش جونگ کوک
ا. ت: اگه اذیتم کنی این کاری که روی گوسفنده کردم رو تو هم انجام میدم
جونگ کوک: من غلط بکنم
رفتیم خونه لباس عوض کردم آرایش پاک کردم وخوابیدم
پارت 15
صبح ساعت 7 بیدار شدم رفتم صبح قهوه زدم دربدن
مامان و بابا م مثل همیشه بیدار
خواهرمم بیدار شد رو مبل لم دادم داشتم گوشی
چک میکردم
جونگ کوک هم بیدار شد
ا. ت: صبح بخیر خواب آلو
جونگ کوک: صبح بخیر عزیزم
پرش زمانی به بعد از ظهر
موهای مامانمو سشوار کشیدم
لباس پوشیدم و آرایش کردم کفشمو پوشیدم ساعت شد7
جونگ کوک داشت نگام میکرد
ا. ت: چیه رو کفشام کراش زدی
جونگ کوک؛ : نه رو خودتت
ا. ت: برای کفشام
جونگ کوک: نه برای خودتت🥺😂
ب. ت: بریم
ا. ت: آره
رفتیم سوار ماشین شدیم خواهرم بین ما دوتا نشست
آهنگ رپ گذاشتم
م. ت: ا. تتتتتتت، خواهرت
ا. ت: اوکی
عوض کردم
رسیدم خونه خالم اینا قرار بود گوسفند قربانی کنن
پرش زمانی به بعد شام
ا. ت: خب کی میخواد گوسفند قربانی کنه
پ. خ: تو
ا. ت: چاقوبده
راستش من برای مامانم یه پا پسرم 2و3ساله که گوسفنده عید قربان
من میکشم
پامو گذاشتم رو فک گوسفند
پ. خ: بیا
ا. ت: پاهاشو بگیر
پ. خ: باشه
ا. ت: صبر کن کفشم دربیارم ، مامان دمپایی بده
کفشمو عوض کردم
و بریدم
و ژست گرفتم
رفتم دستمو شستم
پدر زنه پسر خالم بهم شاباش داد
رفتم پیش جونگ کوک
ا. ت: اگه اذیتم کنی این کاری که روی گوسفنده کردم رو تو هم انجام میدم
جونگ کوک: من غلط بکنم
رفتیم خونه لباس عوض کردم آرایش پاک کردم وخوابیدم
۲۸.۹k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.