یاندره از ران بسیار هنتای🛐 p2
یاندره از ران بسیار هنتای🛐_p2
بکش کنار از روی من پسره هیز پدصگ
_ببببببوس موخوام بعد
تچ هاه
_اگه تو شروع کنی آروم پیش میره ولی اگه نه کاری نکن بوس های من به ی نماز کشیده بشه
اهههه باشهه
ران ا.ت رو نشوند روی دامانش و اگت خم شد و ران رو بوسید
از زبان ران
پشمام تاحالا اونهمه دختر بوسیدم ولی طعم لبای این محشره
از زبان ا.ت
واو چقدر گرمه ولی اون زیر یه چیز بزرگ هست حس بدی دارم [😂🛐]
از زبان ران
ست اون زیر الان موقشه آخه اشکال نداده فرصت خدایی گیرم اومد
_خب دختره محشر بیا ی کاری کنیم اگه دوست دخترم بشییییی عاممممم ....
ذهن ران :وای هرکی بخواد دوست دخترم بشه براش بد تمومه چه شرط بدییی؟... آهان
_عضو پنجمین از بزرگان تنجیکو میکنمت
هاا واقعا میکنی ؟
ذهن ا.ت:واقعا دلم میخواد دوست پسرش بشم
_آره آره
باید فکر کنم
_فقط ۲۴ ساعت محلت داری اگ محلتت تموم شد میدوزدمت
با ...باشه
دو ساعت بعد ا.ت خواست از بقیه پرس و جو کنه ک ران چطور آدمیه رفت پیش سانزو
سانزو :ها؟ سلام
سلام ی سوال
سانزو:بنال کار دارم
درباره ران...
سانزو قهقه زد
سانزو :تا مبتونی ازش فاصله بگیر .
چرا؟
سانزو:دختر بازه دلت رو زود میشکونه حالا تو تو درخوایت میخوای بدی
ن درخواستش رو موخوام قبول کنم
سانزو:نانییییییی(چی)اون درخواست داد
:آ...آره
سانزو:ن نظرم عوض شد قبول کن
اها
۶ ساعت بعد ا.ت جلو خونه ران
ذهن ا.ت:واو خونه رو
ریندو:کیههههه
عااا منم ا.ت
ریندو _باز کردن در*
ریندو:اوه سلام چیکار داری
با ران کار دارم
ریندو:گفت داخل کافه (....)منتظر توعه
اوه اوکی
ا.ن رفت داخل کافه ران رو دید سرش رو گزاشته روی میز کافه و خوابیده
ا.ت رفت جلو و به مژه های ران دست زد و به لب هاش
از زبان ا.ت
واو لباش چقدر نر...
ران ا.ت رو گرفت و محکم بوسید بعد ول کرد و قهقهه زد
ران:هه هه حالا چرا سرخ میشی
ا.ت ی مشت زد وسط کلش
ا.ت:ببند
ران:آخ باشه باشه خب بگو ببینم
ا.ت:قبوله
ران:خوبه خوبه حالا کی رازیت کرد ؟
ا.ت :سانزو
ران:اوه اون یارو
ا.ت:خب عشقم
ران یکم سرخ میشهولی بلند میشه و ا.ت رو براید استایل میبره بزاره ت ماشین
ا.ت :هی تو ک نمیخوای...
ران"نه نه یعنی...حداقل اینجا نه
ا.ت:ناندااااااا
ران :حیحی اگ نا فرمانی کنی بیبی تند و سریع و خشنننننن
ا.ت:با...باشه
ران ا.ت رو گذاست تو ماشین و خودش رفت نشت و روند وقتی رسیدن خونه ریندو این دوتارو دید و بخاطر همین رفت بیرون
ران ا.ت رو برد اتاق فیس کیوت و مهربونش تبدیل ب ددی فیس میشه ا.ت رو هول میده و ا.ت میوفته روی تخت و...
[یکم سادیسم دارم شرمنده😂🤡]
[ببینید پدصگا اگه پارت بعد میخوایید لایکارو بالا ببرید وگرنه نمیزارم😑]
بکش کنار از روی من پسره هیز پدصگ
_ببببببوس موخوام بعد
تچ هاه
_اگه تو شروع کنی آروم پیش میره ولی اگه نه کاری نکن بوس های من به ی نماز کشیده بشه
اهههه باشهه
ران ا.ت رو نشوند روی دامانش و اگت خم شد و ران رو بوسید
از زبان ران
پشمام تاحالا اونهمه دختر بوسیدم ولی طعم لبای این محشره
از زبان ا.ت
واو چقدر گرمه ولی اون زیر یه چیز بزرگ هست حس بدی دارم [😂🛐]
از زبان ران
ست اون زیر الان موقشه آخه اشکال نداده فرصت خدایی گیرم اومد
_خب دختره محشر بیا ی کاری کنیم اگه دوست دخترم بشییییی عاممممم ....
ذهن ران :وای هرکی بخواد دوست دخترم بشه براش بد تمومه چه شرط بدییی؟... آهان
_عضو پنجمین از بزرگان تنجیکو میکنمت
هاا واقعا میکنی ؟
ذهن ا.ت:واقعا دلم میخواد دوست پسرش بشم
_آره آره
باید فکر کنم
_فقط ۲۴ ساعت محلت داری اگ محلتت تموم شد میدوزدمت
با ...باشه
دو ساعت بعد ا.ت خواست از بقیه پرس و جو کنه ک ران چطور آدمیه رفت پیش سانزو
سانزو :ها؟ سلام
سلام ی سوال
سانزو:بنال کار دارم
درباره ران...
سانزو قهقه زد
سانزو :تا مبتونی ازش فاصله بگیر .
چرا؟
سانزو:دختر بازه دلت رو زود میشکونه حالا تو تو درخوایت میخوای بدی
ن درخواستش رو موخوام قبول کنم
سانزو:نانییییییی(چی)اون درخواست داد
:آ...آره
سانزو:ن نظرم عوض شد قبول کن
اها
۶ ساعت بعد ا.ت جلو خونه ران
ذهن ا.ت:واو خونه رو
ریندو:کیههههه
عااا منم ا.ت
ریندو _باز کردن در*
ریندو:اوه سلام چیکار داری
با ران کار دارم
ریندو:گفت داخل کافه (....)منتظر توعه
اوه اوکی
ا.ن رفت داخل کافه ران رو دید سرش رو گزاشته روی میز کافه و خوابیده
ا.ت رفت جلو و به مژه های ران دست زد و به لب هاش
از زبان ا.ت
واو لباش چقدر نر...
ران ا.ت رو گرفت و محکم بوسید بعد ول کرد و قهقهه زد
ران:هه هه حالا چرا سرخ میشی
ا.ت ی مشت زد وسط کلش
ا.ت:ببند
ران:آخ باشه باشه خب بگو ببینم
ا.ت:قبوله
ران:خوبه خوبه حالا کی رازیت کرد ؟
ا.ت :سانزو
ران:اوه اون یارو
ا.ت:خب عشقم
ران یکم سرخ میشهولی بلند میشه و ا.ت رو براید استایل میبره بزاره ت ماشین
ا.ت :هی تو ک نمیخوای...
ران"نه نه یعنی...حداقل اینجا نه
ا.ت:ناندااااااا
ران :حیحی اگ نا فرمانی کنی بیبی تند و سریع و خشنننننن
ا.ت:با...باشه
ران ا.ت رو گذاست تو ماشین و خودش رفت نشت و روند وقتی رسیدن خونه ریندو این دوتارو دید و بخاطر همین رفت بیرون
ران ا.ت رو برد اتاق فیس کیوت و مهربونش تبدیل ب ددی فیس میشه ا.ت رو هول میده و ا.ت میوفته روی تخت و...
[یکم سادیسم دارم شرمنده😂🤡]
[ببینید پدصگا اگه پارت بعد میخوایید لایکارو بالا ببرید وگرنه نمیزارم😑]
۷.۴k
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.