امام محمد باقر (علیه السلام) : «ظلم سه گونه است: ظلمی که
امام محمد باقر (علیه السلام) : «ظلم سه گونه است: ظلمی که خدا از آن نمیگذرد، ظلمی که خدای از آن درگذرد و ظلمی که از آن بازخواست نماید؛ و امّا ظلمی که خدای از آن نگذرد شرک به خدا است و ظلمی که خدای از آن درگذرد ستم ورزی شخص بر خود است در آنچه میان خود و خدا است و ظلمی که خداوند از آن بازخواست کند، ستم در حقوق میان بندگان است» 📚 تحف العقول ص۲۹۳
در میان عرف مردم این سخن معروف است که «خداوند ممکن است از حق خود بگذرد اما از حق الناس نمی گذرد» آیا چنین مطلبی ریشه علمی دارد؟
«حق الناس» یکی از عالیترین مفاهیم حقوقی در اسلام است. هر چیز که حقی از مردم در آن باشد، در حیطهی حق الناس قرار می گیرد. تأکید اسلام بر رعایت حق الناس آنچنان است که اگر گناهکاری از گناهان پیشین خود به درگاه الهی توبه کند، تا زمانی که حقوق ضایع کردهی مردم را ادا نکند، توبهاش پذیرفته نمیشود؛ یعنی خداوند حق خود را در کوتاهیها و تقصیرها در شرایطی که نشانههای ندامت واقعی در فرد آشکار شود، میبخشد، اما حق مردم را نخواهد بخشید، مگر اینکه در حد امکان در صدد جبران و جلب رضایت آنان باشد.
سخن مطرح شده «خداوند ممکن است از حق خود بگذرد اما از حق الناس نمی گذرد» برگرفته از روایات فراوانی دربارهی حق الناس است که دایرهی گستردهای دارد. در اینجا به ذکر دو نمونه بسنده میشود.
۱. امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «ظلم سه گونه است: ظلمی که خدا از آن نمیگذرد، ظلمی که خدای از آن درگذرد و ظلمی که از آن بازخواست نماید؛ و امّا ظلمی که خدای از آن نگذرد شرک به خدا است و ظلمی که خدای از آن درگذرد ستم ورزی شخص بر خود است در آنچه میان خود و خدا است و ظلمی که خداوند از آن بازخواست کند، ستم در حقوق میان بندگان است».[1]
۲. «امام محمدباقر(علیهالسلام)»: اوَّلُ قطرةٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَةٌ لِذُنوبِهِ اِلاّ الدَّین فَاِنَّ کفّارَتَه قَضاءُه. اوّلین قطرة خون شهید کفارة گناهان او است مگر قرض و بدهکاری او که کفارهاش ادا کردن آن است (بدهی و حقالناس شهید را وارثان باید ادا کنند).[2]
البته حق الناس به معنای خاص آن در امور مالی، زمانی ایجاد می شود که شما ضرری مالی را بدون جلب رضایت دیگری و به ناحق به او برسانید، اما اگر شخصی به دلیل تعارفات مرسوم، هزینه ای را ظاهرا با رضایت خود به نفع شما متقبل شده باشد، حتی اگر در اعماق قلب خود ناراضی باشد، حق الناسی را به نفع او ایجاد نمی کند، مگر آن که شما او را در شرایطی قرار داده باشید که او برخلاف میل خود، ناگزیر از تحمل چنین مخارجی شده باشد.
البته، به هر حال سزاوار است که بر اساس آیه: "َهلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان"[3]در صدد جبران نیکی های دوستانتان بوده و آنها را بدون پاسخ نگذارید و به عبارتی، هر نیکی از دیگران، حق الناسی را نه از لحاظ فقهی، بلکه از لحاظ اخلاقی بر عهده طرف مقابل خواهد گذاشت.
گفتنی است در مورد حق الله و حق الناس ؛ لوازم حسرت و ندامت بر گناه سعی در تدارک آن است؛ یعنی اگر حق الله بود؛ مانند ترک نماز و روزه، و حج، قضای آن را به جای آورد و اگر حق الناس و از حقوق مالی است، به صاحبش و اگر مرده به ورثهاش بپردازد و اگر حق عرضی (آبروئی) است حلالیت بطلبد و اگر حق قصاص یا دیه بود خود را تسلیم او کند تا قصاص کند یا دیه بگیرد یا ببخشد. پس ان شاءالله همهی گناهان، چه حق الله و چه حق الناس بخشیده میشود به شرطی که توبهی واقعی انجام شود و هر گناه متناسب با خودش تدارک و جبران شود.[4]
پی نوشت :
[1]. تحف العقول ص 293
[2]. وسائل، ج 13، ص 85
[3]. رحمان، 60.
[4]. گناهان کبیره، ج 2،ص 434.
مطالعه بیشتر در :
https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/حق-الناس
در میان عرف مردم این سخن معروف است که «خداوند ممکن است از حق خود بگذرد اما از حق الناس نمی گذرد» آیا چنین مطلبی ریشه علمی دارد؟
«حق الناس» یکی از عالیترین مفاهیم حقوقی در اسلام است. هر چیز که حقی از مردم در آن باشد، در حیطهی حق الناس قرار می گیرد. تأکید اسلام بر رعایت حق الناس آنچنان است که اگر گناهکاری از گناهان پیشین خود به درگاه الهی توبه کند، تا زمانی که حقوق ضایع کردهی مردم را ادا نکند، توبهاش پذیرفته نمیشود؛ یعنی خداوند حق خود را در کوتاهیها و تقصیرها در شرایطی که نشانههای ندامت واقعی در فرد آشکار شود، میبخشد، اما حق مردم را نخواهد بخشید، مگر اینکه در حد امکان در صدد جبران و جلب رضایت آنان باشد.
سخن مطرح شده «خداوند ممکن است از حق خود بگذرد اما از حق الناس نمی گذرد» برگرفته از روایات فراوانی دربارهی حق الناس است که دایرهی گستردهای دارد. در اینجا به ذکر دو نمونه بسنده میشود.
۱. امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «ظلم سه گونه است: ظلمی که خدا از آن نمیگذرد، ظلمی که خدای از آن درگذرد و ظلمی که از آن بازخواست نماید؛ و امّا ظلمی که خدای از آن نگذرد شرک به خدا است و ظلمی که خدای از آن درگذرد ستم ورزی شخص بر خود است در آنچه میان خود و خدا است و ظلمی که خداوند از آن بازخواست کند، ستم در حقوق میان بندگان است».[1]
۲. «امام محمدباقر(علیهالسلام)»: اوَّلُ قطرةٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَةٌ لِذُنوبِهِ اِلاّ الدَّین فَاِنَّ کفّارَتَه قَضاءُه. اوّلین قطرة خون شهید کفارة گناهان او است مگر قرض و بدهکاری او که کفارهاش ادا کردن آن است (بدهی و حقالناس شهید را وارثان باید ادا کنند).[2]
البته حق الناس به معنای خاص آن در امور مالی، زمانی ایجاد می شود که شما ضرری مالی را بدون جلب رضایت دیگری و به ناحق به او برسانید، اما اگر شخصی به دلیل تعارفات مرسوم، هزینه ای را ظاهرا با رضایت خود به نفع شما متقبل شده باشد، حتی اگر در اعماق قلب خود ناراضی باشد، حق الناسی را به نفع او ایجاد نمی کند، مگر آن که شما او را در شرایطی قرار داده باشید که او برخلاف میل خود، ناگزیر از تحمل چنین مخارجی شده باشد.
البته، به هر حال سزاوار است که بر اساس آیه: "َهلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان"[3]در صدد جبران نیکی های دوستانتان بوده و آنها را بدون پاسخ نگذارید و به عبارتی، هر نیکی از دیگران، حق الناسی را نه از لحاظ فقهی، بلکه از لحاظ اخلاقی بر عهده طرف مقابل خواهد گذاشت.
گفتنی است در مورد حق الله و حق الناس ؛ لوازم حسرت و ندامت بر گناه سعی در تدارک آن است؛ یعنی اگر حق الله بود؛ مانند ترک نماز و روزه، و حج، قضای آن را به جای آورد و اگر حق الناس و از حقوق مالی است، به صاحبش و اگر مرده به ورثهاش بپردازد و اگر حق عرضی (آبروئی) است حلالیت بطلبد و اگر حق قصاص یا دیه بود خود را تسلیم او کند تا قصاص کند یا دیه بگیرد یا ببخشد. پس ان شاءالله همهی گناهان، چه حق الله و چه حق الناس بخشیده میشود به شرطی که توبهی واقعی انجام شود و هر گناه متناسب با خودش تدارک و جبران شود.[4]
پی نوشت :
[1]. تحف العقول ص 293
[2]. وسائل، ج 13، ص 85
[3]. رحمان، 60.
[4]. گناهان کبیره، ج 2،ص 434.
مطالعه بیشتر در :
https://www.ziaossalehin.ir/fa/tags/حق-الناس
۲.۷k
۰۹ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.