پادشاه و ملکه پارت 3و4و5
جیسو که بهم هی میچسبید با صدای ارومی گفت تو و اینجا حتما خیالی شدم
جیسو
چی چی اینجا شماها این بلارو بسرم اوردین که کلی اشک از چشمام پاین اومد
جین
گریه نکن جیسو های گریه می کرد جین با داد گریه نکن
جیسو همون لحظه ترسیدم و عقب اومدم
جین
حالا شد دختر خوبی شدی
جیسو
اممم😢می خوام برم خونه
جین اروم باش من نجاتت می دم
جیسو
ازت ممنونم
جین خواهش می کنم که صدای در مخفی اومد جین جیسو رو پشت گل ها قایم
کرد و مادر جین وارد شد پسر تو دیگه وقتته زن داشته باشی پسرم چونکه امشب تولدته کادوی تولدت شب می دم پسرم من مرخص می شم
جین ممنون ملکه
جیسو که فکر می کرد که اون پسره به اون زنه میگه ملکه
و اون زنه به اون پسره می گه پسرم عجیبه
جین پاشو رفت پیش جیسو و گفت اسمت چیه جیسو من کیم جیسو هستم
جین اسمتم مثل خودت قشنگه
بیا بریم
مستقیم برو جلو اوکی راهو پیدا می کنی
جیسو ممنون جیسو وقتی مسیرو رفت به یک دختر بر خورد او تو بیا ملکه دنبالت می گرده جیسو من اره برای امشب کلی تمرین و مهمونی داریم
جیسو که نفهمید
باهاش رفت وقتی به ملکه رسید تعظیم کرد
ملکه
او پس خیلی از نزدیکم خوشکلی جیسو ممنون
ملکه دخترم تو امشب صیغیه پسرم می شی جیسو چون بخاطر اینکه لو نره هیچی نگفت ملکه دخترم بهام بیا ملکه
رسیدم اسمت چیه
جیسو
من کیم جیسو
ملکه فکر کنم لباس که بهت میدم شبیه فرشته میشی با جواهرات با کفشای بلند قرمزت
جیسو ممنون ازتون ولی این وسایل ها برای من که اثلا نمیشناسید
اسلاید بعد عکس از لباسش گذاشتم
ملکه الان میری پیش این دوتا برده خدمتکارا وارد شوید
وجیسو باهاشون رفت
ملکه به جین پسرم بگید بیاد اینجا
چشم
تق تق وارد شو جین بله مادر جین پسرم یه لباس تازه برات اوردم امشبو از دست نده جین باشه ملکه خوبه پسرم حالا برو
جیسو
وقتی رفتیم توی حموم کلی شامپو کلی مواد شوینده گفتم به خودم بزنم
وقتی از حموم اومدم بیرون دیدم که کلی زن وایساده بودم
با ترس گفتم چی شده گفت اماده اید برای ماساژ💆💆 که شکه شدم ماساژ چیه روی تخت دراز کشیدم و تموم شد همجام خوب شده بود
بعد اون برای میکاپ منو اماده می کردن خیلی دلم برام خواهرم تنگ شده بود با ناراحتی گفتم زندگی دیگه درست نمیشه که گفتن دیگه میکاپ تموم شد بعد اون کلی گوشواره و دستبند و اینچیزارو برام خوب کردن
جین
لباس جین هم توی اسلاید ها گذاشتم اونم خودشو اماده کرده بود و خیلی خوشکل شده بود همیشه خوشکله
جیسو لباسم رو تنم کردم وقتی بیرون اومدم دیدم کلی دارن منو تماشا می کنن
تو هیمیشه اینجوری هستی جیسو جونم
او می گات چقدر خوشکلید
چون خیلی وقت نمونده بود داشتم توی راهرو با دوتا خدمتکار میرفتم مهمونی
ملکه بهم گفته بود اونجا مهمونی خیلی پرجمعیته
تا پارت بعد پدرم درومد 😍
جیسو
چی چی اینجا شماها این بلارو بسرم اوردین که کلی اشک از چشمام پاین اومد
جین
گریه نکن جیسو های گریه می کرد جین با داد گریه نکن
جیسو همون لحظه ترسیدم و عقب اومدم
جین
حالا شد دختر خوبی شدی
جیسو
اممم😢می خوام برم خونه
جین اروم باش من نجاتت می دم
جیسو
ازت ممنونم
جین خواهش می کنم که صدای در مخفی اومد جین جیسو رو پشت گل ها قایم
کرد و مادر جین وارد شد پسر تو دیگه وقتته زن داشته باشی پسرم چونکه امشب تولدته کادوی تولدت شب می دم پسرم من مرخص می شم
جین ممنون ملکه
جیسو که فکر می کرد که اون پسره به اون زنه میگه ملکه
و اون زنه به اون پسره می گه پسرم عجیبه
جین پاشو رفت پیش جیسو و گفت اسمت چیه جیسو من کیم جیسو هستم
جین اسمتم مثل خودت قشنگه
بیا بریم
مستقیم برو جلو اوکی راهو پیدا می کنی
جیسو ممنون جیسو وقتی مسیرو رفت به یک دختر بر خورد او تو بیا ملکه دنبالت می گرده جیسو من اره برای امشب کلی تمرین و مهمونی داریم
جیسو که نفهمید
باهاش رفت وقتی به ملکه رسید تعظیم کرد
ملکه
او پس خیلی از نزدیکم خوشکلی جیسو ممنون
ملکه دخترم تو امشب صیغیه پسرم می شی جیسو چون بخاطر اینکه لو نره هیچی نگفت ملکه دخترم بهام بیا ملکه
رسیدم اسمت چیه
جیسو
من کیم جیسو
ملکه فکر کنم لباس که بهت میدم شبیه فرشته میشی با جواهرات با کفشای بلند قرمزت
جیسو ممنون ازتون ولی این وسایل ها برای من که اثلا نمیشناسید
اسلاید بعد عکس از لباسش گذاشتم
ملکه الان میری پیش این دوتا برده خدمتکارا وارد شوید
وجیسو باهاشون رفت
ملکه به جین پسرم بگید بیاد اینجا
چشم
تق تق وارد شو جین بله مادر جین پسرم یه لباس تازه برات اوردم امشبو از دست نده جین باشه ملکه خوبه پسرم حالا برو
جیسو
وقتی رفتیم توی حموم کلی شامپو کلی مواد شوینده گفتم به خودم بزنم
وقتی از حموم اومدم بیرون دیدم که کلی زن وایساده بودم
با ترس گفتم چی شده گفت اماده اید برای ماساژ💆💆 که شکه شدم ماساژ چیه روی تخت دراز کشیدم و تموم شد همجام خوب شده بود
بعد اون برای میکاپ منو اماده می کردن خیلی دلم برام خواهرم تنگ شده بود با ناراحتی گفتم زندگی دیگه درست نمیشه که گفتن دیگه میکاپ تموم شد بعد اون کلی گوشواره و دستبند و اینچیزارو برام خوب کردن
جین
لباس جین هم توی اسلاید ها گذاشتم اونم خودشو اماده کرده بود و خیلی خوشکل شده بود همیشه خوشکله
جیسو لباسم رو تنم کردم وقتی بیرون اومدم دیدم کلی دارن منو تماشا می کنن
تو هیمیشه اینجوری هستی جیسو جونم
او می گات چقدر خوشکلید
چون خیلی وقت نمونده بود داشتم توی راهرو با دوتا خدمتکار میرفتم مهمونی
ملکه بهم گفته بود اونجا مهمونی خیلی پرجمعیته
تا پارت بعد پدرم درومد 😍
۲۳.۹k
۲۴ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.