شبی با خیال تو دیوانه گشتم
شبی با خیال تو دیوانه گشتم
تو را خواب دیدم که بیگانه گشتم
شرابی شدی تا بنوشم ز دستت
من از دست تو جام پیمانه گشتم
شتابان روی سمت میخانه اما
کجا میروی؟من که میخانه گشتم!
تو را شمع سوزان نظر کردم اما
برای تو مانند پروانه گشتم
سرم روی آن شانه ات بود و انگار
پناهنده ی هرم آن شانه گشتم
تو با خانه ی ما چه کردی که من هم
همانند این خانه، ویرانه گشتم
تو را خواب دیدم که بیگانه گشتم
شرابی شدی تا بنوشم ز دستت
من از دست تو جام پیمانه گشتم
شتابان روی سمت میخانه اما
کجا میروی؟من که میخانه گشتم!
تو را شمع سوزان نظر کردم اما
برای تو مانند پروانه گشتم
سرم روی آن شانه ات بود و انگار
پناهنده ی هرم آن شانه گشتم
تو با خانه ی ما چه کردی که من هم
همانند این خانه، ویرانه گشتم
۵.۴k
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.