نمیخوام با این همه خطایی کنی و از چشم فرناز بیفتی
نمیخوام با این همه خطایی کنی و از چشم فرناز بیفتی
تو باید کنار فرناز بمانی ....
تو که باشی مسعود هم هست . من هم هستم . همه دوستانت هم هستند
و من به عنوان نزدبک ترین رفیق فرناز خیالم راحت است
گفتم سارا من یک دست دارم این همه هندوانه زیر بغل من نزار
سارا گفت
من دختر نیستم اکر تو را رام نکنم . وحشی . گور کن
گفتم یعنی من قلبن باور کنم پارتی دورغ بوده
سارا گفت
هیچ دختری اینقدر ساده نیست که تن به چنین کاری بدهد
کفتم
اینهمه فیلم و عکس که از خیانت زنان و دختران می گویند
سارا با ناراحتی گفت
مرتضی از تو تعجب می کنم تمام فیلمهایی که از یک دختر می بینی همه توسط یک موجود حرامزاده حرام لقمه بی پدرومادر پست تر از خوک به نام مرد منتشر شده است بخاطر لجن بودن یک پسر یا یک مرد است . که ابروی یک دختر می رود خودت بگو
اگر من به تو اعتماد کردم و لخت شدم و تو را لایق همخابگی دیدم مستحق چنین جنابتی هستم که تو فیلم مرا پخش کنی ؟؟ تا حالا دیده ای زنی فیلم مردی را پخش کند هر چه کثافت کاری هست زیر سر شما مردهاست من و تو شهوت داریم نیاز به سکس داریم مانند نیاز به غذا اگر سفره مشترکی پهن کردیم باید یک نفر این راز را فاش کند ؟
سارا با عصبانیت گفت مرتضی به اعتقاد من هیچ زنی فاحشه نیست هیچ زنی فاحشه نمی شود اصلا زن فاحشه نداریم زن ها اینه میشوند تا مردان فاحشه بودن و لجن بودن و رذالت و پستی خود را در تک تک سللول های بدن زن تماشا کنند مردانی که از احساس پاک دختری سواستفاده میکنند و بعد از انکه سیر شدند او را به جرم فاحشه بودن ترد می کنند در حالی که یک انگشت اتهام به سمت زن و سه انگشت به سمت خودشان است تمام زنهایی که بی ابرو شدند یا به اصطلاح غلط فاحشه شدند به خاطر اعتماد به یک لجن بی ابرو به نام مرد فاحشه و بی ابرو شدند هر زن فاحشه حداقل وچود میلیون ها مرد لجن و فاحشه را اثبات میکند چرا از مردانی که در کنار زن ها می خوابند اماری نیست چون رسانه و مدیریت رسانه همیشه در دست مردان بوده است . من میدانم زنان زیادی هستند که بی ابرو شده اند ولی
بی ابروی هر زن نشان از وجود هزاران مرد بی ابرو ست سارا خون می خورد و حرف میزد و مثالهای از دوستانش که به امید ازدواج تن به سکس با مردی دادند و در نهایت خودکشی کردند سارا گفت
دو دفتر خاطرات دارم که نام انها را گذاشته ام
* از شوخی تا خودکشی *
خاطرات دو دختر که با یک شوخی وارد رابطه شدند و به امید ازدواح تن به سکس دا ند در نهایت به خاطر بی ابرو شدن خودکشی کردند
اشک سارا جاری شد
بادیدن اشک سارا ارزو کردم ای کاش مرد نبودم
پایان ۱۶۶
تو باید کنار فرناز بمانی ....
تو که باشی مسعود هم هست . من هم هستم . همه دوستانت هم هستند
و من به عنوان نزدبک ترین رفیق فرناز خیالم راحت است
گفتم سارا من یک دست دارم این همه هندوانه زیر بغل من نزار
سارا گفت
من دختر نیستم اکر تو را رام نکنم . وحشی . گور کن
گفتم یعنی من قلبن باور کنم پارتی دورغ بوده
سارا گفت
هیچ دختری اینقدر ساده نیست که تن به چنین کاری بدهد
کفتم
اینهمه فیلم و عکس که از خیانت زنان و دختران می گویند
سارا با ناراحتی گفت
مرتضی از تو تعجب می کنم تمام فیلمهایی که از یک دختر می بینی همه توسط یک موجود حرامزاده حرام لقمه بی پدرومادر پست تر از خوک به نام مرد منتشر شده است بخاطر لجن بودن یک پسر یا یک مرد است . که ابروی یک دختر می رود خودت بگو
اگر من به تو اعتماد کردم و لخت شدم و تو را لایق همخابگی دیدم مستحق چنین جنابتی هستم که تو فیلم مرا پخش کنی ؟؟ تا حالا دیده ای زنی فیلم مردی را پخش کند هر چه کثافت کاری هست زیر سر شما مردهاست من و تو شهوت داریم نیاز به سکس داریم مانند نیاز به غذا اگر سفره مشترکی پهن کردیم باید یک نفر این راز را فاش کند ؟
سارا با عصبانیت گفت مرتضی به اعتقاد من هیچ زنی فاحشه نیست هیچ زنی فاحشه نمی شود اصلا زن فاحشه نداریم زن ها اینه میشوند تا مردان فاحشه بودن و لجن بودن و رذالت و پستی خود را در تک تک سللول های بدن زن تماشا کنند مردانی که از احساس پاک دختری سواستفاده میکنند و بعد از انکه سیر شدند او را به جرم فاحشه بودن ترد می کنند در حالی که یک انگشت اتهام به سمت زن و سه انگشت به سمت خودشان است تمام زنهایی که بی ابرو شدند یا به اصطلاح غلط فاحشه شدند به خاطر اعتماد به یک لجن بی ابرو به نام مرد فاحشه و بی ابرو شدند هر زن فاحشه حداقل وچود میلیون ها مرد لجن و فاحشه را اثبات میکند چرا از مردانی که در کنار زن ها می خوابند اماری نیست چون رسانه و مدیریت رسانه همیشه در دست مردان بوده است . من میدانم زنان زیادی هستند که بی ابرو شده اند ولی
بی ابروی هر زن نشان از وجود هزاران مرد بی ابرو ست سارا خون می خورد و حرف میزد و مثالهای از دوستانش که به امید ازدواج تن به سکس با مردی دادند و در نهایت خودکشی کردند سارا گفت
دو دفتر خاطرات دارم که نام انها را گذاشته ام
* از شوخی تا خودکشی *
خاطرات دو دختر که با یک شوخی وارد رابطه شدند و به امید ازدواح تن به سکس دا ند در نهایت به خاطر بی ابرو شدن خودکشی کردند
اشک سارا جاری شد
بادیدن اشک سارا ارزو کردم ای کاش مرد نبودم
پایان ۱۶۶
۹.۸k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.