جنبش بازیابی ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء پارسی زبانان ، سرم

جنبش بازیابی ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء پارسی زبانان ، سرمایهء جنبش بازیابی دانش و فلسفه دراروپا را فراهم کرد
:::: با آغاز خیزش مردم خراسان به رهبری "بهزاد وندادپور" (ابو مسلم خراسانی) {1}، و آغاز "جنبش بازپسگیری ایران" {2} در سال 747 زادروزی ، هوشمندان ایران دریافتند که بخش فرجای (مهم) مبارزه با عرب های مرزدر (متجاوز) ، بخش مبارزهء فرهنگی است ؛ بواژگانی دیگر، آنها دریافتند که بخش فرجای (مهم) این مبارزه ، گسترش دادن دانش و خردشناسی (فلسفه) است ؛ پس کسانی همچون فارابی ، زکریای رازی ، خوارزمی ، و سه برادر بنامهای احمد ، حسن ، و محمد موسی پور خراسانی {3} ، و دیگر بزرگان ؛ به پدید آوردن "نوآوردهائی" (تالیفاتی) در زمینه های گوناگون دانش و خردشناسی (فلسفه) روی آوردند ، و "جنبش بازیابی ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء پارسی زبانان " را آغاز نمودند ؛ و در پیامد آن ، دانشمندان ، خردشناسان (فیلسوفان) ، و سخنسرایان فراوانی در "قلمروی بسیار بزرگ پارسی زبانان" {4} پدید آمدند . از سال 861 زادروزی (میلادی) ، رادمان پور ماهک (یعقوب لیث) و برادرش "عمرو لیث" ، با پیش گرفتن راهبرد (سیاست) پشتیبانی از آزادی سخن (آزادی بیان) ، و میدان دادن به دانش ، خردشناسی (فلسفه) ، هنر ، و زبان پارسی ؛ جان تازه ای به "جنبش بازیابی ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء پارسی زبانان" بخشیدند {5}. از سال 924 زادروزی ، اسپوار (اسفار) شیرویه پور {6}، و از سال 935 "خاندان بویه" ، همان راهبرد رادمان پور ماهک را دنبال کردند {6}؛ و پایابراین (بنابراین) دانشمندان ، خردشناسان (فیلسوفان) ، و سخنسرایان بیشتری در قلمروی بوئیان و نیز در دیگر قلمروهای پارسی زبان (طبرستان ، سیستان ، قلمروی سامانیان ، و هند) پدید آمدند و شکوفا شدند . با سرنگون شدن خلافت بنی عباس ، بدست "احمد بویه پور" در سال 945 زادروزی {6}، شوری بسیار بسیار بزرگ در پارسی زبانان پدید آمد و در پیامد آن ، چندوچون (کم و کیف) بازیابی "ارزشهای فرهنگی سرکوب شدهء پارسی زبانان" بیشتر شد ، و همگاهانه (همزمان) خبر پیروزی ایرانیان بربنی عباسی ها ، بهمراه رونوشتهائی (نسخه هائی) از "نوآوردهای" (تالیفات) دانشمندان و خردشناسان (فیلسوفان) پارسی زبان ، به قلمروی "خلافت امویان آندلس" {7} رسید . مردم لاتین زبان آندلس با دریافت پیام نهفته در "جنبش پارسی زبانان " و دریافت "نوآوردهای" (تالیفات) آنها، روند پرشتاب فراگیری و آموزش دادن این "نوآوردها" (تالیفات) را آغاز کردند .

از سال 948 زادروزی (میلادی) "عبدالرحمن سوم" ، خلیفهء "خلافت امویان آندلس" (1)، پس از دیدن سرنگونی خلافت بنی عباس در سال 945 زادروزی بدست ایرانیان به رهبری خاندان بویه ، و روی کار آمدن "شاهنشاهی بوئیان" ؛ و پس از دیدن روی آوری گستردهء مردم بومی و لاتین زبان آندلس به دانش و خردشناسی (فلسفه) ، و جا ماندن خودش از پیشروی مردم ؛ و برای اینکه بتواند تاریخنویسان آینده را فریب بدهد ، تا اینکه شاید بتواند برای خود " آبروی نداشته ای" (1) را با دروغگوئی فراهم کند ؛ و همچنین برای اینکه از سرنگونی "خلافت" پیشگیری کند ، به این اندیشه افتاد که " کار انجام شده بدست مردم بومی و لاتین زبان آندلس" را به خود ببندد (نسبت بدهد) ؛ پس او فرمانهائی هماهنگ با این جنبش فرهنگی مردم آندلس را نوشت و در همه جا آنها را جار کشید . به هررو (به هر صورت) ، با پاگذاری (ورود) شور پارسی زبانان به " آندلس" ، مردم لاتین زبان آندلس توانستند "آزادی سخنوری" (آزادی بیان) را به خلیفه بپذیرانند (تحمیل کنند) و با آوردن رونوشت های (نسخه های) بیشتری از "نوآوردهای" (تالیفات) دانشی و خردشناختی (فلسفی) پارسی زبانان ، و همچنین آوردن "نوشتارهای کهن یونانیان" {8} ، کتابخانه ای بزرگ را با این نوشتارها (کتاب ها) ، پدید آوردند (1). این مردم همچنین آموزشگاه هائی را بنیاد گزاردند تا جوانانشان بتوانند در آنها به فراگرفتن این نوشتارها (کتاب ها) بپردازند (1). درپی انجام گرفتن این کارها ، قلمروی " آندلس" کانون دانش و خردشناسی (فلسفهء) اروپا گردید ؛ و چیزی نگذشت که گروه گروه جوانان فرانسوی ، آلمانی ، انگلیسی ، و دیگر کشورهای اروپائی ، به " آندلس" آمدند ، تا به فراگیری "نوآوردهای" (تالیفات) دانشی و خردشناختی (فلسفی) پارسی زبانان بپردازند (1).
در سال 967 زادروزی ، یک جوان فرانسوی بنام "گربرت دو اوریلا" در زیستهء (سن) 21 سالگی به " آندلس" رفت ، و در آموزشگاه های آنجا به فراگیری دانش های گوناگون ، خردشناسی (فلسفه) ، و خداشناسی پرداخت ؛ و پس از گذشت چندین سال از بازگشتش به فرانسه ، در سال 999 زادروزی ، "پاپ" شد ، و "سیلوستر دوم" فرنام (لقب) گرفت (2).
دانشجویان اروپائی آموزشگاه های " آندلس" ، پس از بازگشت به شهرهای خود در اروپا ، از پیرامون سال 1088 ز