فیک من فقط تورو میخوام قسمت دو

شامم طول کشید-_-

بعد از صبونه...💜ازدیدخودت❤
رفتم اماده شدم.....موقعی که میخواست از صندلی پاشم زیر شکمم تیر کشید اخ بلندی کشیدمو نشستم روی صندلیه ارایشی...
کوک با نگرانی اومدتو...
_چی شده؟
+اخخخخخخ😫
+_چیشده؟
+زیر دلم درد میکنهه😫😫
کوک یه پوزخند زدو گفت
_اشکال نداره بیبی عوارضشه...
+واستااااااا
با کفشم دنبالش میدوییدم ....بعد کلی کتک زدنش اماده شدیمو رفتیم جلو اون ادرس خونه...واووووو خونه ی مهشری بود...
+چه خوشکلهههه
_خوشت اومد....تازه اولشه عشقم...
.......،ه.ٔ.........
//بعد رفتید به کمپانیو کوک ازمونو دادو اومدین خونه//
+اوووفففف کوک خسته شدم
کیفمو شوت//ادمین:دلبندم اون کیف باارزشه ای نادان سالم نگهش دار😶//کردم اونور مبلو لم دادم رو کاناپه...کوکم خسته اومد کنارم نشست...
بعد چند مین....
از تلویزیون دست کشیدمو به کوک نگاه کردم...دیدم خوابیده...اوخ خودااااا چقد این بشر کیوتههه....رفتم اشپزخونه و براش یه شام درس کردم...منتظر بودم تا جوش بیاد که یعدفه کوک منو ازپشت بغل کردو سرشو رو شونم گذاشت...
_گشنمهههه
+😂😂داره میپزه بانی جون
_بانی؟ هنوزم میگی؟
+اره خوب اخه خیلی بهت میاد...
_پ منم بهت میگم پیشی
+باوشه😂
لپمو بوس کردو باهم شام خوردیمو خوابیدیم....
//تهیونگ...پسرم...کوجایی....تورومان نمیبینمت=\بزار پارت بعدو از تو بنویسم=)
کامنت بزارین دیه=\

#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن