رفتنت

رفتنت
آنقدرها هم سخت نبود
فقط،
صبح را
با شب معامله کرده ام
چتری خریده ام،
برای باران.
و پاکتی سیگار،
یک قلم و یک دفتر،
و یک اتاق خالی!
سخت نبود،
فقط
از زمین و زمان دل کنده ام!
همان خانه ی زیبای کنار دریاچه
از آن هم...
یا آن شمعدانی های نقره ای روبروی آیینه،
نقاشی مورد علاقه ات،
کمد لباست
حتی آن عطر فرانسوی،
همه و همه...
آری،
رفتنت،
آنقدرها هم سخت نبود...:)

#امیررضا_لطفی_پناه


#پست_جدید #عشق #عاشقانه #تنهایی #دخترونه #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #تکست_خاص
دیدگاه ها (۱)

زنی باشکه اگر روزی تو را نفهمیدندسرت را بالا بگیری محکم لبخن...

‏همه شب سجده برآرم.که بیایی تو به خوابم‏و در آن خواب بمیرم ....

ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﺭﯾﺪﻩ ﺩﻝ، ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﺷﻌﺮﺵ ﻧﻮشتﻫﺮﮐَﺴﯽ ﯾﮏ ﺩﻟﺒﺮ ﺟﺎﻧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﺩ ...

چشم مستت چه ڪند با منِ بیمار امشب؟ این دل تنگ من واین دل تب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط