پارت ۱

ا.ت ویو :یه صبح دیگه امروز آخرین فرصت برای فرستادن طرح ها برای بزرگترین سرمایه گذارمون بود و قرار بود از اونجا به جشنواره فرستاده بشه ،توی این جشنواره قرار بود افراد کار بلد از میان انبوه طرح ها بهترینش رو انتخاب کنن برنده شدن توی این مسابقه کار راحتی نبود و اگه هم میتونستیم توی این مسابقه برنده بشیم چیز کمی برای شرکت نبود اگه موفق میشدیم شرکت های بزرگ زیادی حاضر به همکاری با ما میشدند و برند شرکتمون هم پرفروش تر میشد من روی طرح هایی که قرار بود به جشنواره فرستاده بشه تا سر حد مرگ کار کردم برای همین تقریبا میشه گفت که مطمئن بودم برنده میشیم لباسامو پوشیدم و به طرف شرکت حرکت کردم و وارد شرکت شدم و به سمت اتاقم حرکت کردم حتی ۵ دقیقه هم نگذشته بود که اومده بودم در اتاقم زده شد وقتی اومد تو دیدم ایانجیه اون بهترین دوستم بود و میشه گفت از تمام زیروبم های این شرکت با خبر بود من و ایانجی از زمان راهنمایی تا الان دوستیم اون یکم دختر حریص و حسودی بود ولی من تا حالا بدی ازش ندیده بودم با اینحال خیلی دوسش داشتم و اعتماد زیادی نسبت بهش داشتم، اون توی شرکت دستیار شخصیم بود .
(علامت ا.ت +
علامت ایانجی÷ )
+به به خانم خانما چه خبر از این طرفا افتاب از کدوم طرف در اومده

÷بابا زر نزن خره اومدم ببینم طرح هارو حاضر کردی یا نه امروز آخرین مهلته

+آره بابا منو که میشناسی مگه میشه تا الان امادش نکنم

÷اره میدونم خانم پرفسور تشریف دارن (خنده)

+مرض (پوکر فیس)

÷راستی برای نشون دادن طرح ها به بقیه کارکنا جلسه داشتی فکر کنم تا الان دیگه همه تو اتاق جلسه جمع شده باشن

+باشه پس زود باش بیا بریم زیاد منتظرشون نذاریم

÷تو برو من یه کاری دارم پنج دقیقه ای اونجام

+باشه فقط دیر نکنیا

÷اهوم باشه برو منم زودی میام دیرت میشه ها الان

+باشه باشه رفتم

ا.ت ویو:
از اتاقم خارج شدم و رفتم برای جلسه تقریبا پنج دقیقه بعد هم ایانجی اومد ....


#کره_جنوبی #فیک_جونگ_کوک #فیک_تهیونگ #فیک #تهیونگ #جونگ‌کوک‌ #نامجون #شوگا #موسیقی #کلیپ #جیهوپ #جین #خاص #بی‌تی‌اس #army #bts #سیاره_آرمی #بلک‌پینک #بلینکی #سیاره‌بلینکی #لیسا #جیسو #رزی #جنی #blackpink #کیپاپ #فیک‌بلک‌پینک #موزیک_ویدیو #بیوگرافی #آیدی #آیدل #ایده #عکس_پرفایل #سناریو #رقص #فیلم #سریال #v #تهکوک #ویمین #موچی #rm #آرمی #نفربعدی_درکار_نیست #ما_پشت_بی‌تی‌اس_هستیم #مرگ_بر_هیتر