با تو قدم میزنم در زیر بارانی که نیست
با تو قدم میزنم در زیر بارانی که نیست
با تو به خانه میرسم از خیابانی که نیست
مینشینی روبهرویم خستگی در میکنی
چای میریزم برایت در فنجانی که نیست
میخندی و میپرسی که حالت خوب است ؟!
میخندم و باز میپرسی و میدانی که نیست!
با تو به خانه میرسم از خیابانی که نیست
مینشینی روبهرویم خستگی در میکنی
چای میریزم برایت در فنجانی که نیست
میخندی و میپرسی که حالت خوب است ؟!
میخندم و باز میپرسی و میدانی که نیست!
۳۲۵
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.