دلیل زیستنم باش
دلیل زیستنم باش
گاه گاهی
با رایحه زنانه ات
با گیسوان پریشانت
با آغوش پرمهرت
و با همان چهره ظریف و مشرقی
سری به آسمان احساسم بزن
عطرت را درون چهارچوب آغوشم جا بگذار
دلم می خواهد استشمام هوای بودنت
مستم دارد
دوست دارم
تماشای الماس چشمانت
درون قلبم عشق بکارد
باور کن
وقتی نیستی دلم بهانه ای برای زندگی کردن ندارد
بمان
دوستم بدار
و بگذار چشمان من از شوق وصال
باران عشق ببارد
هر چند سهم من
از داشتنت دلتنگیست
اما دلم به توان ابدیت دوستت دارد
گاه گاهی
با رایحه زنانه ات
با گیسوان پریشانت
با آغوش پرمهرت
و با همان چهره ظریف و مشرقی
سری به آسمان احساسم بزن
عطرت را درون چهارچوب آغوشم جا بگذار
دلم می خواهد استشمام هوای بودنت
مستم دارد
دوست دارم
تماشای الماس چشمانت
درون قلبم عشق بکارد
باور کن
وقتی نیستی دلم بهانه ای برای زندگی کردن ندارد
بمان
دوستم بدار
و بگذار چشمان من از شوق وصال
باران عشق ببارد
هر چند سهم من
از داشتنت دلتنگیست
اما دلم به توان ابدیت دوستت دارد
۴.۴k
۰۱ آذر ۱۴۰۳