شیرین
#شیرین
شیرین شخصیت تاریخی با وجههٔ داستانی و از معشوقههای مشهور و کامروای ادب فارسی. معشوق #خسرو_پرویز و معبود #فرهاد و سپس زن خسرو پرویز به روایت #شاهنامه، مادر #نستور یا نستود، شهریار، #فرود و مردانشاه (مردان شه). طبری شیرین را، مادرخواندهٔ شهریار، پدر #یزدگرد سوم میداند این در صورتی است که بعضی از مؤرخین شیرین را مادر شهریار نوشتهاند. مطابق روایات، سخت زیبا و مورد مهر و پرستش خسرو پرویز بود. به روایت شاهنامه، وی که زنی از طبقهٔ پست بود، به مریم (نخستین همسر خسرو) زهر خورانید اما کسی از این موضوع آگهی نیافت. بر اساس همین مأخذ، شیرین از خسرو پرویز چهار فرزند آورد که بدخواهان خسرو، پس از قتل او، همه را ( با یازده فرزند دیگر خسرو پرویز) در زندان کشتند.#شیرویه پس از کشتن پدر، خواست شیرین را به زنی بگیرد اما او نپذیرفت و ۵۳ روز پس از مرگ شوهر به بهانهٔ دیدن روی او به دخمهاش رفت و زهری را که با خود داشت سرکشید و در کنار او جان سپرد.
بعضی از مورخان، شیرین را ارمنی و برخی، اهل خوزستان دانستهاند.
داستان عشق خسرو به شیرین و نیز فرهاد به شیرین، منشأ منظومههایی چند، در ادب فارسی شدهاست که مهمترین آنهاخسرو و شیرین و شیرین و فرهاد است.[۱]
همچنین آمدهاست که شیرین طالب فرزند بود اما باردار نمیشد. گابریل رئیس پزشکان دربار خسرو پرویز، موفق به درمان او شده و شیرین فرزندی یافت که او را مردانشاه نامیدند. از آن پس مرتبه و مقام گابریل، در نزد خسرو، بسیار بالاتر رفت. گابریل، ابتدا کیش نسطوری داشت و سپس مسیحی یعقوبی شده و بشدت از این فرقه حمایت میکرد. شیرین نیز تابع عقیده یعقوبی شد و این فرقه در دربار بجای فرقه نسطوری تسلط پیدا کرد.
[۲]بنابر نظر بهرام بیضایی[۳]، شیرین یکی از دوشیزگان والارتبه ی #معبد اصلی #آناهیتا در #کرمانشاه و #کنگاور (جایی که عمده ی داستان منظومه "خسرو و شیرین" اتفاق می افتد) بود، این که در قصر او همه ی خدمتکاران و مقام داران زن اند و پیش از او نیز عمه اش این مقام را دارا بوده، و از طرفی نقش موثر آناهیتا و پرستش او در ارمنستان آن دوره، همه گمانه را تایید می کنند. همچنین معبد او بر سر راه #بیستون، جایی که به طور سنتی جایگاه سنگنگاره ی فرهاد است، خود از این موضوع پرده برمی دارد که شیرین بانویی بوده در این معبد که هرکسی، از جمله فرهاد کوه کن هم می توانسته است به دیدارش رود، او اگر شاهدخت و شهبانو بود به این آسانی در دسترس مردم عادی نبود، آن هم با شناختی که ما از نقش زنان بالارتبه در عصر #ساسانی داریم. شاید دلیل آنکه او را به مسیحیت منسوب می کنند، اولا مسیحی شدن ارمنی ها و از طرفی نشان دادن مسلمان نبودن او، و به بیان مسلمانان آن دوره، کافرکیشی او بوده است؛ که مسیحیت مطرح ترینِ کافرکیشی ها در نزد مسلمانان آن دوره بود.[۴]
شیرین شخصیت تاریخی با وجههٔ داستانی و از معشوقههای مشهور و کامروای ادب فارسی. معشوق #خسرو_پرویز و معبود #فرهاد و سپس زن خسرو پرویز به روایت #شاهنامه، مادر #نستور یا نستود، شهریار، #فرود و مردانشاه (مردان شه). طبری شیرین را، مادرخواندهٔ شهریار، پدر #یزدگرد سوم میداند این در صورتی است که بعضی از مؤرخین شیرین را مادر شهریار نوشتهاند. مطابق روایات، سخت زیبا و مورد مهر و پرستش خسرو پرویز بود. به روایت شاهنامه، وی که زنی از طبقهٔ پست بود، به مریم (نخستین همسر خسرو) زهر خورانید اما کسی از این موضوع آگهی نیافت. بر اساس همین مأخذ، شیرین از خسرو پرویز چهار فرزند آورد که بدخواهان خسرو، پس از قتل او، همه را ( با یازده فرزند دیگر خسرو پرویز) در زندان کشتند.#شیرویه پس از کشتن پدر، خواست شیرین را به زنی بگیرد اما او نپذیرفت و ۵۳ روز پس از مرگ شوهر به بهانهٔ دیدن روی او به دخمهاش رفت و زهری را که با خود داشت سرکشید و در کنار او جان سپرد.
بعضی از مورخان، شیرین را ارمنی و برخی، اهل خوزستان دانستهاند.
داستان عشق خسرو به شیرین و نیز فرهاد به شیرین، منشأ منظومههایی چند، در ادب فارسی شدهاست که مهمترین آنهاخسرو و شیرین و شیرین و فرهاد است.[۱]
همچنین آمدهاست که شیرین طالب فرزند بود اما باردار نمیشد. گابریل رئیس پزشکان دربار خسرو پرویز، موفق به درمان او شده و شیرین فرزندی یافت که او را مردانشاه نامیدند. از آن پس مرتبه و مقام گابریل، در نزد خسرو، بسیار بالاتر رفت. گابریل، ابتدا کیش نسطوری داشت و سپس مسیحی یعقوبی شده و بشدت از این فرقه حمایت میکرد. شیرین نیز تابع عقیده یعقوبی شد و این فرقه در دربار بجای فرقه نسطوری تسلط پیدا کرد.
[۲]بنابر نظر بهرام بیضایی[۳]، شیرین یکی از دوشیزگان والارتبه ی #معبد اصلی #آناهیتا در #کرمانشاه و #کنگاور (جایی که عمده ی داستان منظومه "خسرو و شیرین" اتفاق می افتد) بود، این که در قصر او همه ی خدمتکاران و مقام داران زن اند و پیش از او نیز عمه اش این مقام را دارا بوده، و از طرفی نقش موثر آناهیتا و پرستش او در ارمنستان آن دوره، همه گمانه را تایید می کنند. همچنین معبد او بر سر راه #بیستون، جایی که به طور سنتی جایگاه سنگنگاره ی فرهاد است، خود از این موضوع پرده برمی دارد که شیرین بانویی بوده در این معبد که هرکسی، از جمله فرهاد کوه کن هم می توانسته است به دیدارش رود، او اگر شاهدخت و شهبانو بود به این آسانی در دسترس مردم عادی نبود، آن هم با شناختی که ما از نقش زنان بالارتبه در عصر #ساسانی داریم. شاید دلیل آنکه او را به مسیحیت منسوب می کنند، اولا مسیحی شدن ارمنی ها و از طرفی نشان دادن مسلمان نبودن او، و به بیان مسلمانان آن دوره، کافرکیشی او بوده است؛ که مسیحیت مطرح ترینِ کافرکیشی ها در نزد مسلمانان آن دوره بود.[۴]
۵.۵k
۲۰ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.