شب که می شود از تـــو برای دلم حرف می زنم از دوست داشتنت میگویم از عمق چشم هایت می گویم و از آرامشی که از تو میگیرم شب که می شود بی هوا سر می خورم میان آغوشت و تا دم دمای صبح چشم از تـــو بر نمی دارم