رویایی که تبدیل به واقعیت شد پارت ۷۰
گائول:ولی من میخواستم بعدش بیام بهت بگم دوست دارم اما نزاشتی و داد زدی من:ببخشید دیگه داد نمیزنم گائول من خیلی دوست دارم خودت که میدونی پس قهر نکن من آشتی کردم حالا آشتی کن قهر نکن تو رو خدا قلبم درد میگیره گائولم اشکاتو پاک کن اینجوری خودمم گریم میگیرها دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده در گوشش یه آهنگ خوندم تا آشتی کنه شروع کردن به خوندن آهنگ
از زبون خودم
روم اونور بود که شروع کرد به آهنگ خوندن برام با صداش کلی آروم شدم و همه چی یادم رفت با اینکه سرم داد زد ولی با خوندنش نتونستم جلوی خودمو بگیرم و برگشتم سمتش (خوابم میاد همینجوری چشمام داره میره و من هنوزم مینویسم رمانو😂) بعد آهنگتموم شد کوک:آشتی دیگه گریه نکن غلط کردم سرت داد زدم دیگه داد نمیزنم قول میدم ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید من:خیله خوب آشتی بعدم دفع آخرت باشه سرم داد میزنیا☺(چه پرررو🙂😂) کوک:دفع اول و آخرمه من گوه بخورم دیگه داد بزنم من:حالا چیزی که نزاشتی کوک:بگو من:خیلی دوست دارم کوک:منم دوست دارم قربونت بشم ببینمت بهش نگاه کردم بعد زیر چشماش خیس بود که گرفت پاکش کرد کوک:دیگه گریه نکن قربونت بشم بیا بغلم بعد دستمو کشید سمت خودش و منم رفت و بغلم کرد و موهامو نوازش میکرد کوک:آهان بعدشم دفع آخرت باشه میگی منو دوست نداریا😐 من:باشه مساوی شدیم ۱.۱ کوک:😂🤣 من:😂🤣 کوک:به من میگی دوست ندارم(قشنگ صدامم در آورد😐😂🤣) من:صبر کن تو خودتم گفتی دوست ندارم ۲.۰ به نفع من 😐😂🤣 کوک:آره کوک:دوست ندارم یدونه با اون یکی دستش زد به باسنم😐😂 کوک:غلط میکنی دوسم نداشته باشی من:آخخخ 😐😂 کوک:حقت بود(بیشور😒) دوست ندارم من:ای بابا حالا هی ادامو در بیار😒به خدا این دفع قهر میکنم تا ده روزم باهات حرف نمیزنم تو این ده روزه من از بی گائولی مردم باشه نمیگم☺ من:آفرین بعد گرفتم تو بغلش یهو لرزیدم من:وویی کوک:چی شد من:یخ کردم کوک:خوب برو لباس بپوش من:برم کوک:برو منم میرم میپوشم من:باشه میرم بعد رفتم لباس پوشیدم و جونگ کوکم رفت پوشید و بعد باهم رفتیم بیرون من:کی خواست کاپوچینو همه:ما من:من درست میکنم کوک:باشه تو درست کن بعد رفتم تو آشپز خونه و شروع کردم به درست کردن کاپوچینو یه دفع جونگ کوک اومد پشت سرم و گفت کوک:کمک نمیخوای من:نه بعد رفتم لیوانارو بیارم خیلی بالا بود دستم نمیرسید صندلی گذاشتم رفتم بالا کوک:چیکار میکنی من:میخوام لیوان بردارم کوک:بگو من بهت میدم خوب بعد اومد لیوانارو برداشت کوک:بیا من:ممنون کوک:حالا بیا پایین بعد یه دستشو دور کمرم پیچید و منو آورد پایین بعد کاپوچینو رو ریختم تو لیوان کوک:صبر کن من:چیه کوک:بدش من دادم بهش بعد روش قلب درست کرد مال خودمو و خودش برا بقیم یه خرس من:وویی اینو😄😍
از زبون خودم
روم اونور بود که شروع کرد به آهنگ خوندن برام با صداش کلی آروم شدم و همه چی یادم رفت با اینکه سرم داد زد ولی با خوندنش نتونستم جلوی خودمو بگیرم و برگشتم سمتش (خوابم میاد همینجوری چشمام داره میره و من هنوزم مینویسم رمانو😂) بعد آهنگتموم شد کوک:آشتی دیگه گریه نکن غلط کردم سرت داد زدم دیگه داد نمیزنم قول میدم ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید ببخشید من:خیله خوب آشتی بعدم دفع آخرت باشه سرم داد میزنیا☺(چه پرررو🙂😂) کوک:دفع اول و آخرمه من گوه بخورم دیگه داد بزنم من:حالا چیزی که نزاشتی کوک:بگو من:خیلی دوست دارم کوک:منم دوست دارم قربونت بشم ببینمت بهش نگاه کردم بعد زیر چشماش خیس بود که گرفت پاکش کرد کوک:دیگه گریه نکن قربونت بشم بیا بغلم بعد دستمو کشید سمت خودش و منم رفت و بغلم کرد و موهامو نوازش میکرد کوک:آهان بعدشم دفع آخرت باشه میگی منو دوست نداریا😐 من:باشه مساوی شدیم ۱.۱ کوک:😂🤣 من:😂🤣 کوک:به من میگی دوست ندارم(قشنگ صدامم در آورد😐😂🤣) من:صبر کن تو خودتم گفتی دوست ندارم ۲.۰ به نفع من 😐😂🤣 کوک:آره کوک:دوست ندارم یدونه با اون یکی دستش زد به باسنم😐😂 کوک:غلط میکنی دوسم نداشته باشی من:آخخخ 😐😂 کوک:حقت بود(بیشور😒) دوست ندارم من:ای بابا حالا هی ادامو در بیار😒به خدا این دفع قهر میکنم تا ده روزم باهات حرف نمیزنم تو این ده روزه من از بی گائولی مردم باشه نمیگم☺ من:آفرین بعد گرفتم تو بغلش یهو لرزیدم من:وویی کوک:چی شد من:یخ کردم کوک:خوب برو لباس بپوش من:برم کوک:برو منم میرم میپوشم من:باشه میرم بعد رفتم لباس پوشیدم و جونگ کوکم رفت پوشید و بعد باهم رفتیم بیرون من:کی خواست کاپوچینو همه:ما من:من درست میکنم کوک:باشه تو درست کن بعد رفتم تو آشپز خونه و شروع کردم به درست کردن کاپوچینو یه دفع جونگ کوک اومد پشت سرم و گفت کوک:کمک نمیخوای من:نه بعد رفتم لیوانارو بیارم خیلی بالا بود دستم نمیرسید صندلی گذاشتم رفتم بالا کوک:چیکار میکنی من:میخوام لیوان بردارم کوک:بگو من بهت میدم خوب بعد اومد لیوانارو برداشت کوک:بیا من:ممنون کوک:حالا بیا پایین بعد یه دستشو دور کمرم پیچید و منو آورد پایین بعد کاپوچینو رو ریختم تو لیوان کوک:صبر کن من:چیه کوک:بدش من دادم بهش بعد روش قلب درست کرد مال خودمو و خودش برا بقیم یه خرس من:وویی اینو😄😍
۱۳.۱k
۱۷ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.