انقد الکل خورده بود که نمیتونست رو پاهاش وایسه، سوارش کرد
انقد الکل خورده بود که نمیتونست رو پاهاش وایسه، سوارش کردم، گوشیشو دراورد دیدم داره یه چیزایی تایپ میکنه، حالش بد شد ماشینو نگه داشتم وقتی داشت پیاده میشد گوشیش افتاد ورداشتم دیدم برا یکی نوشته: "بدون تو غرق شدم تو دنیایی که ازش بیزار بودم."
تازه اونجا بود که فهمیدم آدما چرا بدمیشن.!🛸🚶🏽♀️
#Łasɦɨ_azaო
تازه اونجا بود که فهمیدم آدما چرا بدمیشن.!🛸🚶🏽♀️
#Łasɦɨ_azaო
۳.۶k
۱۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.