📚معرفی کتاب، خاطرات عزت شاهی!
📚معرفی کتاب، خاطرات عزت شاهی!
✏️عزت شاهی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی است که در جریان رویارویی قهرآمیز با رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجههای روحی و جسمی دوران بازجویی و زندان جان نه چندان سالم (اما زنده) به در برد و خود را به پیروزی انقلاب رساند. او که چند صباحی خود از برنامهریزان و مجریان نظام نوپای جمهوری اسلامی بود، در این گذرگاه نماند و ترجیح داد فقط نظارهگر وقایع سالهای بعد و آثار آن باشد.
✏️عزت با بیان خاطراتش در این کتاب، بیهیچ واهمه و تعارفی بسیاری از جریانها و شخصیتهای مطرح سیاسی تاریخ معاصر را به چالش کشیده است. خاطرات و تحلیلهای او به دور از هر پسند این و آنی و بیملاحظه نسبت به منافع و مضارهای شخصی و شخصیتی و جناحی و حزبی و فقط به زعم او برای ایفای وظیفه در قبال تاریخ بیان شده است.
📚بخش هایی از کتاب خاطرات عزت شاهی:
✏️ یکی دیگر از شکنجه های آن ها این بود که سوزن ته گردی را درون انگشت متهمین می کردند، یعنی نصف آن داخل انگشت و نصف دیگر بیرون بود. سپس با فندک سر سوزن ها را داغ می کردند که بر اثر آن قسمتی هم که در داخل انگشت قرار داشت باعث سوزش شدید و حتی عفونت انگشت ها می شد!
✏️گونه دیگری نیز برای شکنجه وجود داشت. در اتاق شکنجه یک تخت بود از نوع تخت هایی که توری فلزی داشت. مرا روی آن انداختند و دست ها را به طرفین تخت دستبند زدند و پاها را هم با پابند قفل کردند. چشم هایم را هم بستند و توی گوشم را هم پنبه کردند. تمام بدنم زخمی، چرکی و متورم بود. زخم های بدنم چرکی و مشمئز کننده بود. مرا به شکل یک مترسک درآورده بودند. .. هر کس را که برای اولین بار می گرفتند و برای بازجویی می آوردند اگر کمی مقاومت می کرد او را به کنار این تخت می آوردند و مرا نشانش می دادند و می گفتند اگر می خواهی به این صورت در نیایی حرفهایت را بزن!
✏️من امروز این مطالب را گفتم تا كسانی كه بعد از ما میآیند بدانند كه این انقلاب به راحتی به دست نیامد كه به راحتی بخواهد از دست برود و برای آنها خوندلها خورده شده و خونهای زیادی ریخته شده و در این میان، من قطره كوچكی بودم از اقیانوس مجاهدتها و مبارزات مردمی...
#کتاب
#جنایت
#پهلوی_بدون_روتوش
✏️عزت شاهی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی است که در جریان رویارویی قهرآمیز با رژیم شاه از زیر ضربات مهلک ساواک و شکنجههای روحی و جسمی دوران بازجویی و زندان جان نه چندان سالم (اما زنده) به در برد و خود را به پیروزی انقلاب رساند. او که چند صباحی خود از برنامهریزان و مجریان نظام نوپای جمهوری اسلامی بود، در این گذرگاه نماند و ترجیح داد فقط نظارهگر وقایع سالهای بعد و آثار آن باشد.
✏️عزت با بیان خاطراتش در این کتاب، بیهیچ واهمه و تعارفی بسیاری از جریانها و شخصیتهای مطرح سیاسی تاریخ معاصر را به چالش کشیده است. خاطرات و تحلیلهای او به دور از هر پسند این و آنی و بیملاحظه نسبت به منافع و مضارهای شخصی و شخصیتی و جناحی و حزبی و فقط به زعم او برای ایفای وظیفه در قبال تاریخ بیان شده است.
📚بخش هایی از کتاب خاطرات عزت شاهی:
✏️ یکی دیگر از شکنجه های آن ها این بود که سوزن ته گردی را درون انگشت متهمین می کردند، یعنی نصف آن داخل انگشت و نصف دیگر بیرون بود. سپس با فندک سر سوزن ها را داغ می کردند که بر اثر آن قسمتی هم که در داخل انگشت قرار داشت باعث سوزش شدید و حتی عفونت انگشت ها می شد!
✏️گونه دیگری نیز برای شکنجه وجود داشت. در اتاق شکنجه یک تخت بود از نوع تخت هایی که توری فلزی داشت. مرا روی آن انداختند و دست ها را به طرفین تخت دستبند زدند و پاها را هم با پابند قفل کردند. چشم هایم را هم بستند و توی گوشم را هم پنبه کردند. تمام بدنم زخمی، چرکی و متورم بود. زخم های بدنم چرکی و مشمئز کننده بود. مرا به شکل یک مترسک درآورده بودند. .. هر کس را که برای اولین بار می گرفتند و برای بازجویی می آوردند اگر کمی مقاومت می کرد او را به کنار این تخت می آوردند و مرا نشانش می دادند و می گفتند اگر می خواهی به این صورت در نیایی حرفهایت را بزن!
✏️من امروز این مطالب را گفتم تا كسانی كه بعد از ما میآیند بدانند كه این انقلاب به راحتی به دست نیامد كه به راحتی بخواهد از دست برود و برای آنها خوندلها خورده شده و خونهای زیادی ریخته شده و در این میان، من قطره كوچكی بودم از اقیانوس مجاهدتها و مبارزات مردمی...
#کتاب
#جنایت
#پهلوی_بدون_روتوش
۹۱۹
۲۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.