تاریخ کوتاه ایران و جهان- 489 روند پدید آمدن مسیحیت ساختگ
تاریخ کوتاه ایران و جهان- 489 روند پدید آمدن مسیحیت ساختگی (جعلی)
_____________________________________
روند پدید آمدن «مسیحیت ساختگی (جعلی)»
_____________________________________
مسیح ، برای از میان برداشتن «برده دارسالاری» و برپا کردن «خویشفرمائیگرائی» و کم و بیش (تقریبا) تراز کردن بهره مندی انسان ها از «سرمایه ها» و «دارائی ها» ، بپاخاسته بود . به همین چرائی (دلیل) بود که مسیحیت ، در آغاز پیدایشش ، تنها از سوی «بردگان» و «پیشه وران تنگدست» پذیرفته شد ، و نخستین انجمن های مسیحی ، برپایهء همیاری (تعاون) هموندان (اعضا) ، پدید آمدند . این انجمن ها ، همانند گروه های تنددگرشی (انقلابی) و چریکی امروزین ، زندگی ای پنهانی داشتند ، و «جنگ افزارمند» (مسلح) بوده اند . کسانی که می خواستند به این انجمن های مسیحی بپیوندند ، می بایست بی چون وچرا ، از «بردگان گریخته» و یا از «پیشه وران تنگدست» باشند ، و بسدارایان (ثروتمندان) به این انجمن ها نمی توانستند راه یابند . مسیحیان آغازین می گفتند که : «درستکار شدن یک بسدارا (ثروتمند) ، بسیار ناشدنی تر (ناممکن تر) از گذراندن یک شتر از سوراخ سوزن است» . ولی رفته رفته ، این انجمن ها که با دشواری های بی پولی روبرو شدند ، هموند (عضو) شدن بسدارایان (ثروتمندان) را پذیرفتند ، به این اگری (شرط) که آنها ، همهء «سرمایه ها» و «دارائی هایشان» را میان هموندان (اعضای) انجمن ، برابرانه (بطور مساوی) بخش (تقسیم) کنند . هموندان تازه ، پس از فرو رفتن در آب ، و به کنش (اجرا) درآوردن آئین «پاکسازی جان» (غسل تعمید) ، به هموندی (عضویت) انجمن درمی آمدند ؛ و سپس این آئین را ، با خوردن کمی «نان و شراب» ، به پایان می رساندند . ولی رفته رفته ، اگری (شرط) بالایادشده ، به بخش (تقسیم) کردن بخشی از «سرمایه ها» و «دارائی های» بسدارایان (ثروتمندان) دگرش (تغییر) یافت ؛ پایابراین (بنابراین) بسدارایان (ثروتمندان) ، با نگه داشتن «سرمایه ها» و «دارائی هایشان» ، توانستند به این انجمن ها راه یابند ؛ و کم کم ، رهبری این انجمن ها را بدست خود بگیرند .
در سدهء دوم زادروزی (میلادی) ، روند رهبر شدن بسدارایان (ثروتمندان) در انجمن های مسیحی ، بالا گرفت و در پیامد آن ، خواست (هدف) این انجمن ها ، از براندازی «برده دارسالاری» ، به «سازش با برده داران» ، دگرش یافت ؛ و این انجمن ها از پنهانگاه های (مخفیگاه های) خود بیرون آمدند و به «کلیساها» دگرش (تغییر) یافتند ، و بسدارایان (ثروتمندان) ، به اسقف های این کلیساها ، دگرش یافتند (تبدیل شدند) . این اسقف ها ، که دارای زمین های کشاورزی و چراگاه های پهناوری بودند ، هموندان تنگدست انجمن های مسیحی را به سرنام «برده» ، در این زمین ها بکار گماردند . پس از این دگرش ها (تغییرات) ، اندرزگوئی های (موعظه های) مسیحیان ، از مبارزه با ستم برده داران ، به سازش با «برده داران» و فرمانبری بی چون و چرا از ایشان دگرش یافت . همچنین از این پس ، این اسقف های بسدارا (ثروتمند) بودند که گزینش کشیش ها را انجام می دادند ، و پایابراین (بنابراین) کشیش ها ناچار بودند که همان اندرزگوئی های (موعظه های) اسقف ها را بازگوئی (تکرار) کنند.
از آغاز سدهء سوم زادروزی (میلادی) ، اسقف های شهرهای بزرگ ، مانند اسکندریه ، انطاکیه ، رم ، و ... ، هر ازچندگاهی گردهم می آمدند و چم هائی (قوانینی) را فرافرست (صادر) می کردند . بنمونه (مثلا) هرگونه دور شدن از دستورات اسقف ها را «شیطان پرستی» (کفر) می نامیدند ، و سرپیچی کنندگان را ددمنشانه کیفر می کردند . این روند ، دنبال شد تا اینکه حتی «کنستانتین» ، امپراتور روم نیز مسیحی شد ، و در «هم اندیشادهای» (شورا های) اسقف ها ، بودش (حضور) به هم رساند . بیگمان (بی شک) ، مسیحیت امروزی ، از هر شاخه ای ، چه «راست آئین» (ارتدکس) ، چه «کاتولیک» ، و چه «پروتستان» ، و چه ..... ؛ همه دنباله روی همین «مسیحیت ساختگی (جعلی)» سده های دوم و سوم و چهارم زادروزی (میلادی) ، بوده اند و هستند .
پژوهشپایه:
نوشتار (کتاب) «تاریخ جهان باستان» ، نوشتهء و. دیاکوف ، برگردان (ترجمهء) «صادق انصاری ، علی همدانی ، محمدباقر مومنی» ، "چاپ و پخش" (انتشارات) «نشر اندیشه» ، پوشان (جلد) سوم ، «برگه رویه های» (صفحات) 315 تا 323
_____________________________________
روند پدید آمدن «مسیحیت ساختگی (جعلی)»
_____________________________________
مسیح ، برای از میان برداشتن «برده دارسالاری» و برپا کردن «خویشفرمائیگرائی» و کم و بیش (تقریبا) تراز کردن بهره مندی انسان ها از «سرمایه ها» و «دارائی ها» ، بپاخاسته بود . به همین چرائی (دلیل) بود که مسیحیت ، در آغاز پیدایشش ، تنها از سوی «بردگان» و «پیشه وران تنگدست» پذیرفته شد ، و نخستین انجمن های مسیحی ، برپایهء همیاری (تعاون) هموندان (اعضا) ، پدید آمدند . این انجمن ها ، همانند گروه های تنددگرشی (انقلابی) و چریکی امروزین ، زندگی ای پنهانی داشتند ، و «جنگ افزارمند» (مسلح) بوده اند . کسانی که می خواستند به این انجمن های مسیحی بپیوندند ، می بایست بی چون وچرا ، از «بردگان گریخته» و یا از «پیشه وران تنگدست» باشند ، و بسدارایان (ثروتمندان) به این انجمن ها نمی توانستند راه یابند . مسیحیان آغازین می گفتند که : «درستکار شدن یک بسدارا (ثروتمند) ، بسیار ناشدنی تر (ناممکن تر) از گذراندن یک شتر از سوراخ سوزن است» . ولی رفته رفته ، این انجمن ها که با دشواری های بی پولی روبرو شدند ، هموند (عضو) شدن بسدارایان (ثروتمندان) را پذیرفتند ، به این اگری (شرط) که آنها ، همهء «سرمایه ها» و «دارائی هایشان» را میان هموندان (اعضای) انجمن ، برابرانه (بطور مساوی) بخش (تقسیم) کنند . هموندان تازه ، پس از فرو رفتن در آب ، و به کنش (اجرا) درآوردن آئین «پاکسازی جان» (غسل تعمید) ، به هموندی (عضویت) انجمن درمی آمدند ؛ و سپس این آئین را ، با خوردن کمی «نان و شراب» ، به پایان می رساندند . ولی رفته رفته ، اگری (شرط) بالایادشده ، به بخش (تقسیم) کردن بخشی از «سرمایه ها» و «دارائی های» بسدارایان (ثروتمندان) دگرش (تغییر) یافت ؛ پایابراین (بنابراین) بسدارایان (ثروتمندان) ، با نگه داشتن «سرمایه ها» و «دارائی هایشان» ، توانستند به این انجمن ها راه یابند ؛ و کم کم ، رهبری این انجمن ها را بدست خود بگیرند .
در سدهء دوم زادروزی (میلادی) ، روند رهبر شدن بسدارایان (ثروتمندان) در انجمن های مسیحی ، بالا گرفت و در پیامد آن ، خواست (هدف) این انجمن ها ، از براندازی «برده دارسالاری» ، به «سازش با برده داران» ، دگرش یافت ؛ و این انجمن ها از پنهانگاه های (مخفیگاه های) خود بیرون آمدند و به «کلیساها» دگرش (تغییر) یافتند ، و بسدارایان (ثروتمندان) ، به اسقف های این کلیساها ، دگرش یافتند (تبدیل شدند) . این اسقف ها ، که دارای زمین های کشاورزی و چراگاه های پهناوری بودند ، هموندان تنگدست انجمن های مسیحی را به سرنام «برده» ، در این زمین ها بکار گماردند . پس از این دگرش ها (تغییرات) ، اندرزگوئی های (موعظه های) مسیحیان ، از مبارزه با ستم برده داران ، به سازش با «برده داران» و فرمانبری بی چون و چرا از ایشان دگرش یافت . همچنین از این پس ، این اسقف های بسدارا (ثروتمند) بودند که گزینش کشیش ها را انجام می دادند ، و پایابراین (بنابراین) کشیش ها ناچار بودند که همان اندرزگوئی های (موعظه های) اسقف ها را بازگوئی (تکرار) کنند.
از آغاز سدهء سوم زادروزی (میلادی) ، اسقف های شهرهای بزرگ ، مانند اسکندریه ، انطاکیه ، رم ، و ... ، هر ازچندگاهی گردهم می آمدند و چم هائی (قوانینی) را فرافرست (صادر) می کردند . بنمونه (مثلا) هرگونه دور شدن از دستورات اسقف ها را «شیطان پرستی» (کفر) می نامیدند ، و سرپیچی کنندگان را ددمنشانه کیفر می کردند . این روند ، دنبال شد تا اینکه حتی «کنستانتین» ، امپراتور روم نیز مسیحی شد ، و در «هم اندیشادهای» (شورا های) اسقف ها ، بودش (حضور) به هم رساند . بیگمان (بی شک) ، مسیحیت امروزی ، از هر شاخه ای ، چه «راست آئین» (ارتدکس) ، چه «کاتولیک» ، و چه «پروتستان» ، و چه ..... ؛ همه دنباله روی همین «مسیحیت ساختگی (جعلی)» سده های دوم و سوم و چهارم زادروزی (میلادی) ، بوده اند و هستند .
پژوهشپایه:
نوشتار (کتاب) «تاریخ جهان باستان» ، نوشتهء و. دیاکوف ، برگردان (ترجمهء) «صادق انصاری ، علی همدانی ، محمدباقر مومنی» ، "چاپ و پخش" (انتشارات) «نشر اندیشه» ، پوشان (جلد) سوم ، «برگه رویه های» (صفحات) 315 تا 323
۲.۳k
۱۲ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.