.
.
. این چه داغی است که از عشق تو بر جان من است وین چه دردی است که سرمایه درمان من است
.
زلف و رخسار تو کفر آمد و ایمان، با هم آن چه کفری است که سرمایه ایمان من است؟
.
میدهم جان و به صد جان، ندهم یک ذره خاک پای تو که سر چشمه حیوان من است
.
رسم عشاق وفا خوی بتان، بد عهدی است این حکایت نه به عهد تو و دوران من است
.
بر دل پاک تو حاشا نبود، خاشاکی خارو خاشاک جفایت، گل و ریحان من است
.
دل محزونم از و، یوسف جان را میجست زیر لب گفت، که در چاه ز نخدان من است
.
گره موی تو بندی است که بر پای دل است برقع روی تو، باری است که بر جان من است
.
شیخ میگویدم از دست مده سلمان دل دل من شیخ برانی که به فرمان من است
.
دل من پیرو عشق است و من اندر پی دل عشق، سلطان دل و دل شده سلطان من است .
.
.
.
#سلمان_ساوجی
. این چه داغی است که از عشق تو بر جان من است وین چه دردی است که سرمایه درمان من است
.
زلف و رخسار تو کفر آمد و ایمان، با هم آن چه کفری است که سرمایه ایمان من است؟
.
میدهم جان و به صد جان، ندهم یک ذره خاک پای تو که سر چشمه حیوان من است
.
رسم عشاق وفا خوی بتان، بد عهدی است این حکایت نه به عهد تو و دوران من است
.
بر دل پاک تو حاشا نبود، خاشاکی خارو خاشاک جفایت، گل و ریحان من است
.
دل محزونم از و، یوسف جان را میجست زیر لب گفت، که در چاه ز نخدان من است
.
گره موی تو بندی است که بر پای دل است برقع روی تو، باری است که بر جان من است
.
شیخ میگویدم از دست مده سلمان دل دل من شیخ برانی که به فرمان من است
.
دل من پیرو عشق است و من اندر پی دل عشق، سلطان دل و دل شده سلطان من است .
.
.
.
#سلمان_ساوجی
۵۶۱
۱۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.