فیک آقای خشن قسمت ۳۸
پسراها رسیدن به کنسرت و آماده شدن جون کوک هول شده و میکروفون از دستش افتاد
ماریسا آماده شد جون کوک و تهیونگ هم اومدن کوکی هم پشت صحنه بود
و ماریسا شروع کرد به خوندن ونوبتی میخوندن یهو کوکی اومد روی سن همه ای تماشاگران پچ پچ میکردن و میگفتن ایش چندش آور عه این کیه دیگه ماریسا سریع کوکی رو درآغوش گرفت و گفت هرگز کسیو به خاطره ظاهر اش مسخره نکن ایشون اسمش کوکی عه و دادش جون کوک عه
تماشاگران هیچی نگفتن و قتی موضوع کوکی رو فهمیدن گریه شون گرفت به افتخاره کوکی دست زدن خیلی ذوق کرده بود
و یهو یه ترانه ای قشنگ خوند و رئیس ماریسا خیلی خوشش اومد وبعد از اجرا به ماریسا گفت کوکی باید تو بخونه تا همیشه
ماریسا گفت پس اون دوتا چی
رئیس اش گفت خوب منظورم نوبتی بود
ماریسا گفت ممنونم و کوکی رو بغل کرد
جون کوک حسابی حسودیش شد و ناراحت بود
ماریسا آماده شد جون کوک و تهیونگ هم اومدن کوکی هم پشت صحنه بود
و ماریسا شروع کرد به خوندن ونوبتی میخوندن یهو کوکی اومد روی سن همه ای تماشاگران پچ پچ میکردن و میگفتن ایش چندش آور عه این کیه دیگه ماریسا سریع کوکی رو درآغوش گرفت و گفت هرگز کسیو به خاطره ظاهر اش مسخره نکن ایشون اسمش کوکی عه و دادش جون کوک عه
تماشاگران هیچی نگفتن و قتی موضوع کوکی رو فهمیدن گریه شون گرفت به افتخاره کوکی دست زدن خیلی ذوق کرده بود
و یهو یه ترانه ای قشنگ خوند و رئیس ماریسا خیلی خوشش اومد وبعد از اجرا به ماریسا گفت کوکی باید تو بخونه تا همیشه
ماریسا گفت پس اون دوتا چی
رئیس اش گفت خوب منظورم نوبتی بود
ماریسا گفت ممنونم و کوکی رو بغل کرد
جون کوک حسابی حسودیش شد و ناراحت بود
۱.۴k
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.