برا ے تو مینویسم
برا ے تو مینویسم
ڪه عزیزتر ازجان شدے و لازم تر از نفس......
عزیزِ دور.....
عزیز دست نیافته.....
عزیز بوسیدنی....
عزیز قلبم.....
براے تو مینویسم ڪه خواستم تو را در آغوش بڪشم؛
ولی دستانم ڪوتاه بود......
براے تو مینویسم ڪه بوسیدنت آرزو بود......
براے تو مینویسم ڪه یڪـ جهانی......
مینویسم براے تمام روزهایی ڪـه قرار است نباشم......
باشد ڪـه بدانی و بدانند ڪـه تو را دوست می داشتم ؛
بسیار، بسیار...!!
ڪه عزیزتر ازجان شدے و لازم تر از نفس......
عزیزِ دور.....
عزیز دست نیافته.....
عزیز بوسیدنی....
عزیز قلبم.....
براے تو مینویسم ڪه خواستم تو را در آغوش بڪشم؛
ولی دستانم ڪوتاه بود......
براے تو مینویسم ڪه بوسیدنت آرزو بود......
براے تو مینویسم ڪه یڪـ جهانی......
مینویسم براے تمام روزهایی ڪـه قرار است نباشم......
باشد ڪـه بدانی و بدانند ڪـه تو را دوست می داشتم ؛
بسیار، بسیار...!!
۸.۶k
۲۲ مرداد ۱۴۰۲