عاشقانه
خاطرِ شعرم پریشان شد کجائی قاصدک
رازِ دل بی شک نمایان شد کجائی قاصدک
چهره ام خونین شد از یک دعوتِ بی فایِده
دفترم انبارِ پنهان شد کجائی قاصدک
پرس و جو کردم میان کوچه ی دلواپسی
شهرِ ویرانگشته باران شد کجائی قاصدک
یک سبد گل واژه آوردم بریزم مقدمت
شعر مجنون ، خامه حیران شد کجائی قاصدک
تا دوچشمت لحظه ای ما را نگاهی کرد و رفت
آیِنه ناگه غزل خوان شد کجائی قاصدک
میروم تنها ازاینجا خسته و بی گفتگو
قصه ی دلداده پایان شد کجائی قاصدک..
رازِ دل بی شک نمایان شد کجائی قاصدک
چهره ام خونین شد از یک دعوتِ بی فایِده
دفترم انبارِ پنهان شد کجائی قاصدک
پرس و جو کردم میان کوچه ی دلواپسی
شهرِ ویرانگشته باران شد کجائی قاصدک
یک سبد گل واژه آوردم بریزم مقدمت
شعر مجنون ، خامه حیران شد کجائی قاصدک
تا دوچشمت لحظه ای ما را نگاهی کرد و رفت
آیِنه ناگه غزل خوان شد کجائی قاصدک
میروم تنها ازاینجا خسته و بی گفتگو
قصه ی دلداده پایان شد کجائی قاصدک..
۱۱.۶k
۳۰ خرداد ۱۴۰۱