فیک آقای خشن قسمت ۳۹
ماریسا و کوکی رفتن برای تمرین بعدی
جون کوک حسابی ناراحت بود تا اینکه تهیونگ گفت واقعا باید بهش افتخاره کرد
اون واقعا فوق العاده است کوکی با ذوق وشوق مشغول رقصیدن و خوندن شد
ماریسا هم داشت بدنش رو گرم میکرد که دنس رو شروع کنه وقتی که کوکی اومد داخل و دنس کوکی و ماریسا رو دید خوشحال شد تهیونگ دست زد و گفت عالیه
و اجرای اشون ساعت ۸ شب شروع میشد
جون کوک و تهیونگ اولین نفری بودن که دنس آنها دیدن رئیس ماریسا اومد و گفت
خیلی خوب وقتشه که بیایید روی سن
ماریسا و کوکی اومدن روی سن
جون کوک و تهیونگ هم نشستن صندلی جلو و منتظر بودن تا اجرا شروع بشه
همه نشستن و چراغ ها خاموش شد
و شروع به رقصیدن و خوندن کردن
جون کوک حسابی ناراحت بود تا اینکه تهیونگ گفت واقعا باید بهش افتخاره کرد
اون واقعا فوق العاده است کوکی با ذوق وشوق مشغول رقصیدن و خوندن شد
ماریسا هم داشت بدنش رو گرم میکرد که دنس رو شروع کنه وقتی که کوکی اومد داخل و دنس کوکی و ماریسا رو دید خوشحال شد تهیونگ دست زد و گفت عالیه
و اجرای اشون ساعت ۸ شب شروع میشد
جون کوک و تهیونگ اولین نفری بودن که دنس آنها دیدن رئیس ماریسا اومد و گفت
خیلی خوب وقتشه که بیایید روی سن
ماریسا و کوکی اومدن روی سن
جون کوک و تهیونگ هم نشستن صندلی جلو و منتظر بودن تا اجرا شروع بشه
همه نشستن و چراغ ها خاموش شد
و شروع به رقصیدن و خوندن کردن
۱.۰k
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.