خیالت میوهٔ ممنوعهای است که در رؤیا هزار بار از درختِ سبزِ آغوشت چیدهام.. همان سیب سرخِ حوایی که هزار و یک بارِ دیگر هم اگر گناهِ چیدنش بر گُردهٔ خیالم بیفتد، باز اشتیاقِ شعرم برای از تو نوشتن کور نمیشود ..
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.